خودروسازان ایرانی در عرصه بینالمللی آنچنان که باید و شاید مطرح نیستند و بیشتر در سایه اسامی برزگ اروپایی و آسیایی قرار داشتهاند. با این حال برخی از هموطنان ما در سایر کشورها، در عرصه جهانی خودرو اسم و رسمی پر آوازه دارند. یکی از این اسامی، منصوری است. کوروش منصوری، ایرانی مقیم آلمان، مدتهاست به ساخت کیتهای جذاب و تیونینگ خودروهای لوکس مشغول است. از میانه دهه قبل میلادی، فعالیتهای منصوری به عنوان یک تیونر، بیش از پیش گسترش یافت. حضور فعال، مداوم و سالیانه در نمایشگاههای مطرح خودرو همانند ژنو و فرانکفورت، عرضه کیتهای تخصصی با اسامی مشخص در کنار باز بودن راه سفارش محصولاتی کاملاً خاص از جمله مواردی هستند که به شهرت هر چه بیشتر این تیونر ایرانی-آلمانی کمک شایان ذکری کردهاند.
خرید آنلاین سرسیلندر هم اکنون در اتواپ کالا
2001
با گذشت بیش از یک دهه فعالیت، منصوری کارگاه خود را به شهر برند در ایالت باواریا منتقل میکند. هدف از این جابجایی، گسترش فعالیتهای شرکت رو به رشد کوروش منصوری است.
2005
استونمارتین ونکوئیش S با کیت منصوری معرفی میشود. با آن که این خودرو از نظر فنی دستکاری نشده، اما به لطف تمامی تغییرات ظاهری ایجاد شده در بدنه و کابین، قیمت خودرو به بیش از 600 هزار دلار رسید.
2007
سنت انتخاب اسامی حماسی برای محصولات منحصربهفرد منصوری، برای اولین بار در قالب یک رولزرویس فانتوم نمود پیدا کرد. فانتوم Conquistador دارای بادی کیت خاص و کابین لوکسی است که در ترکیب با افزایش تقریباً 50 اسببخاری قدرت پیشرانه، قیمت این ابر رولزرویس را به یک میلیون دلار رساند.
2008
2008 Mercedes-Benz SLR McLaren Mansory Renovatio top car rating and specifications
فعالیتهای منصوری در این سال گسترش چشمگری مییابد. مهمترین خودروهای تیون شده توسط این شرکت، مرسدسبنز SLR Renovatio، فراری 599 Stallone، بنتلی کانتیننتال لمان و رولزرویس فانتوم دراپهد بل ایر هستند. فراری 599 با بادی کیت فیبرکربنی و دماغه خاصش، گل سرسبد منصوری در این سال بود.
2009
تنها دو محصول کافی بود تا منصوری در این سال به صدر اخبار تیونرهای جهان برسد. پورشه کاین چاپستر اولین تجربه جدی منصوری در زمینه شاسیبلندهای فوق لوکس بود که به لطف ظاهر و مشخصاتش بسیار مطرح شد. اما کمتر تیونر در جهان به سراغ سریعترین خودرو یعنی بوگاتی ویرون میرود. منصوری با Vincero به همه نشان داد که میتوان بیش از 100 اسببخار به قدرت ویرون اضافه کرد.
2010
2010; Aston Martin DB9; Mansory Cyrus Gold Edition; top car design rating and specifications
منصوری در این سال باز هم پرکار ظاهر شد و علاوه بر تیونینگ مازراتی گرنتوریزمو، دستی به سر و گوش رولزرویس گوست، پورشه پانامرا، رنجرور اسپرت و استونمارتین DB9 کشید که آخری به خاطر نامش یعنی Cyrus Gold مورد توجه ما ایرانیان است.
2011
بامو X5، X6 و 760li در کنار دو کیت مختلف برای مرسدسبنز SLS از جمله خودروهای عرضه شده توسط منصوری بودند. SLS تماماً کربنی با نام Cormeum و فراری 458 با نام Siracusa را باید مهمترین موارد دانست.
2012
کیتهای عرضه شده برای آئودی R8 ، مرسدس بنز CLS، فراری 458 اسپایدر و مکلارن MP4-12C خلاصهای از فعالیتهای منصوری در سال 2012 هستند. اما کیت عرضه شده برای لامبورگینی اونتادور بسیار مورد توجه علاقمندان قرار گرفت.
2013
در این سال تعداد زیادی خودرو با اسامی منحصربهفرد توسط منصوری معرفی شدند. مرسدسبنز G63 Gronos، لامبورگینی اونتادور با دو کیت Carbonado Apertos و Carbonado و فراری F12 با دو کیت Stallone و LA Revoluzione و بوگاتی ویرون Empire از جمله این مواردند.
2014
سالی پرکار برای منصوری با کیتهایی برای مرسدسبنز G کلاس، رولزرویس فانتوم، رولزرویس ریت، بنتلی فلایین اسپر، لامبورگینی اونتادور، پورشه کاین و رنجرور اتوبیوگرافی. محصول مهم اما مرسدسبنز G63 6×6 است.
2015
محصول نوظهور لامبورگینی یعنی هوراکان مورد توجه منصوری قرار میگیرد. در کنار این، باید به کیتهای نسل جدید کلاس S مرسدسبنز، فراری 458 اسپسیاله و پورشه کاین نیز اشاره کرد. بنتلی کانتیننتال GT Race اما سر و صدای زیادی به پا میکند.
2016
منصوری به ادامه فعالیت خود و عرضه کیتهای خاص تیونینگ رولزرویس ریت، بنتلی بنتایگا، مرسدسبنز G و GLE مشغول میشود. اما عجیبترین و خلاقانهترین مدل منصوری، کیت بدنه جذاب تسلا مدل S است که اولین تجربه این تیونر در زمینه دستکاری خودروهای الکتریکی محسوب میشود.
2017
بنتلی مولسان، پورشه پانامرا و فراری 488 از جمله محصولات مطرح منصوری در این سال هستند.
2018
با ارائه محصولات جدیدی توسط برندهای لوکس جهان، منصوری نیز دست به کار شد و نمونههای خاصی از استونمارتین DB11، نسل جدید رولزرویس فانتوم، مکلارن 720S و پورشه پانامرا اسپورتتوریزمو را عرضه کرد. محصول جنجالی منصوری در این سال کیت Stallone برای مدل 812 سوپرفست بود.
2019
منصوری جدیدترین خودروهای بازار را به تیغ متخصصان خود سپرد. از شاسیبلندهای لوکسی همچون رولزرویس کالینان و لامبورگینی اوروس گرفته تا بوگاتی شیرون. نمایش این خودروها در نمایشگاه خودروی ژنو 2019 حسابی سر و صدا به پا کرد.
دو گونه رایج از سیستم انتقال قدرت برای وسایل نقلیه وجود دارد که شامل جعبهدنده اتوماتیک یا جعبهدنده دستی میشود. اگر رانندگی طولانی مدت داشته و یا خارج از شهر و در نقاطی دور دست میرانید و ناگهان پی میبرید که جعبهدنده اتوماتیک خودرویتان کار نمیکند، در آن هنگام، چگونه این معضل را حل وعیبیابی میکنید. در واقع، چنین نواقصی به نحوی ناگهانی در جعبهدنده خودرویتان رخ نمیدهند، بلکه پیشتر، خودروی شما شروع به ارائه علائم کافی جهت کشف این نواقص میکند.
اگر خودروی شما مشکل مکانیکی داشته باشد، این قضیه را از صدای متفاوت خودرو در هنگام استارت و یا فقدان پاسخی مناسب از پیشرانه آن درک میکنید. نه فقط از این نشانهها، بلکه بوی غیر عادی و نامطبوعی که از احتراق ناقص سوخت به مشام میرسد، گواه دیگری است بر خرابی محتمل در خودرویتان. اما در مبحث مشکلات الکتریکی خودرو، از همان آغاز استارت و از روی پنل داشبورد هم میتوان خرابی مرتبط را کشف نمود. در نوشتار پیش رو، لیستی از مشکلات جعبهدندههای اتوماتیک آماده کردهایم. هر گاه شما چنین مواردی را در جعبهدنده خودرویتان مشاهده نمودید باید آن را به دست مکانیکهای حرفهای بسپارید.
1 – تراز سطح مایع و نشتی آن از جعبهدنده
عمده مشکلات شایع در جعبهدنده اتوماتیک ناشی از عدم بررسی سطح مایع موجود در جعبهدنده و یا نشتی مایع از آن است. اگر مایعی سیاه و یا قرمز رنگ در کف گاراژ منزل و در زیر خودرویتان مشاهده نمودید، منشاء آن میتواند از جعبهدنده خودرو باشد. پس وحشت نکنید و بیدرنگ خودرویتان را چک و بررسی کنید. اغلب مشکلات جعبهدنده ممکن است ناشی از عدم تعویض به موقع فیلتر و یا مایعات موجود در آن طبق دستورالعمل شرکت سازنده باشد.
2 – لغزش یا سر خوردن جعبهدنده
اگر شما در دنده معین و ثابتی رانندگی میکنید و ناگهان آن دنده به طور خودکار به دنده دیگری جابهجا شد و همزمان، صدای ناهنجاری از بخش زیرین خودرویتان خارج و در مواردی نیز، خودرو در همان آغاز حرکت با افت ناگهانی قدرت مواجه شد؛ همه این موارد میتوانند ناشی از پارگی و ساییدگی در شیارهای درونی جعبهدنده باشد. به رغم وحشتناک بودن اصوات ناشی از این معایب، جعبهدنده خودرویتان به بررسی فوری نیازمند است.
3 – حرارت اضافی در جعبهدنده
یکی از مشکلاتی که در جعبهدنده اتوماتیک خودرو توجهات بسیاری را میطلبد، مشکل مربوط به حرارت اضافی در آن است. چنین مشکلی میتواند ناشی از سوختگی، کثیفی و یا نبود مایع در جعبهدنده اتوماتیک باشد. در چنین مواقعی، راننده فوراً باید به تعویض سیال مرتبط اقدام کند تا بلکه از خرابی بیشتری در خودرو پرهیز شود.
4 – خرابی اجزای الکتریکی
تصور کنید در حالی که در شهر میرانید متوجه خرابی در سنسور سرعت خودرو و برخی فیوزها شوید؛ حس بدی هست. با این حال،وضع میتواند به مراتب بدتر نیز شود، زمانی که معضل ناشی از خرابی قطعه الکتریکی باشد.
در میان تمامی مشکلات موجود در جعبهدندههای اتوماتیک، چنین مشکلی ممکن است مانع کنترل جعبهدنده توسط جریان الکتریکی شود و پیامدش، عدم کارکرد درست خودروی شماست. شوربختانه، خودرویتان باید در کوتاهترین زمان ممکن تحت تعمیر قرار گیرد.
5 – شکستگی صفحه فلایول
در لیست مشکلات مرتبط با جعبهدنده اتوماتیک، شکستگی صفحه فلایول از تمامی آنها راحتتر کشف می شود. شما قادرید چنین مشکلی را تنها با نگاه چشمی به صفحه فلایول بررسی کنید. با شکستگی یا خرابی صفحه فلایول، اتنقال نیروی تولیدی از پیشرانه به جعبهدنده اتوماتیک امکانپذیر نخواهد بود.
6 – قفل شدگی شیفتر دنده
تصور کنید که شما تنها قادر به رانندگی با یک دنده در خیابان هستید. تصورش هم هولناک است نه؟ در میان تمامی مشکلات مربوط به جعبهدندههای اتوماتیک، قفل شدن شیفتر دنده بیش از همه خطرناک است. در هنگام بروز چنین مشکلی، وارد اولین دنده میشوید اما جعبهدنده خودروی شما از تعویض به دنده دیگر امتناع میکند. این معضل میتواند ناشی از قطعهای به نام شیفت سلونوئید در جعبهدنده اتوماتیک باشد؛ قطعهای که با فشار سیال را در سرتاسر سامانه انتقال میدهد و در صورت خرابی و یا گریپاژ این قطعه، پیامدش عدم توان کافی در زمان رانندگی است. هنگامی که با رویدادی همچون قفلشدگی جعبهدنده اتوماتیک مواجه شدید، بهترین راهحل میتواند آزاد نمودن مکانیزم SHIFT LOCK در جعبهدنده خودرویتان باشد. این مکانیزم معمولاً در اغلب خودروهای اتوماتیک امروزی به صورت یک دکمه در کنار جعبهدنده اتوماتیک و در کنسول میانی تعبیه شده است.
هر گاه شما چنین مواردی را در جعبهدنده خودرویتان مشاهده نمودید باید آن را به دست مکانیکهای حرفهای بسپارید.
براساس اعلام رسمی شرکت سایپا ، خودروهای ثبتنامی شاهین از نسخه S خواهند بود که فاقد امکاناتی مثل نمایشگر لمسی و ناوبری ماهوارهای هستند. مشتریان ادعا میکنند این موارد در زمان پیشفروش، اطلاعرسانی نشده بود.
شرکت سایپا بهتازگی فهرست امکانات شاهین را در سایت خود قرار داده است. بر این اساس، سایپا شاهین با دو نسخهی S و G تولید خواهد شد. مدل S یا استاندارد، دارای امکانات ذیل است:
فرمان هیدرولیک
ترمز دیسکی جلو و عقب
ABS، EBD و BAS
رینگ ۱۵ اینچی فولادی (آلومینیومی سفارشی)
نشانگر تعویض دنده
دو کیسه هوا
استارت دکمهای
حسگر پارک عقب
حسگر نور
چراغ روشنایی روز
چراغ هدایت تا منزل
استاندارد ایزو فیکس
تهویه دستی
تریم داخلی پارچه ای
نسخه G از خودرو سایپا شاهین، فعلا ثبت نام نمیشود؛ اما علاوهبر امکانات مدل S، دارای نمایشگر لمسی ۷ اینچ با ناوبری ماهوارهای و دوربین عقب خواهد بود. این خودرو، احتمالا با پوشش چرم مصنوعی، سانروف و تهویه مطبوع خودکار نیز همراه خواهد شد.
سایپا شاهین، با پیشرانه توربوشارژ ۱/۵ لیتری تولید میشود که قدرت ۱۱۰ اسببخار و گشتاور ۱۶۵ نیوتنمتر دارد. جالبتر اینکه، هر دو نسخهی S و G، فاقد جعبهدنده خودکار هستند و با سیستم ۵ سرعته دستی عرضه میشوند.
نارضایتی ثبتنامکنندگان و چند سؤال از مدیران سایپا
با انتشار فهرست امکانات سایپا شاهین و این نکته که ثبتنام کنندگان، مدل S با امکانات پایه را دریافت خواهند کرد، موج جدیدی از نارضایتی مشتریان سایپا شروع شده است. البته طبق معمول، جایی برای شکایت قانونی دیده نمیشود؛ چراکه خریدار در طرح پیشفروش خودرو با قیمت غیرقطعی و بدون اطلاع از فهرست امکانات شرکت کرده است؛ اما مثل همیشه، حس ناخوشایندی به مخاطب القا میشود که انگار، بازیچهی مجموعهای از عوامل بیرونی بوده است.
امیدواریم مسئولان سایپا به افکار عمومی پاسخ دهند که چرا فهرست امکانات خودروی جدید سایپا شاهین ، چند هفته بعد از ثبتنام اطلاعرسانی میشود. آیا تا امروز، تشخیص اینکه محصولی در ابعاد یک خودرو با قیمتی نسبتا بالا قرار است چه نوع آپشنهایی داشته باشد، توسط مدیران سایپا امکانپذیر نبود؟
در شرایطی که جادههای کشورمان مملو از انواع و اقسام خودروهای از رده خارجی است که حتی بسیاری از آنها یک تست ایمنی را هم پشت سر نگذاشتهاند، میتوان از همین نسل قدیمی کیا سراتو هم به عنوان غنیمتی یاد کرد که قادر است نیازهای حداقلی هموطنان را تامین نماید؛ البته بماند کهمتاسفانه با شرایط این روزهای بازار، حتی دسترسی به همین حداقل ها هم بسیار دشوار شده و اکثریت مردم مجبورند با کمتر از اینها سر کنند. بگذریم؛ بهتر است تا بحثمان به جاهای باریک کشیده نشده به سراغ خودرو برویم و کار بررسی امروز را آغاز کنیم.
طراحی ظاهری کیا سراتو آپشنال
سراتو سایپا یا همان نسل دوم سراتو، در مجموع خودروی خوشقیافهای است؛ در واقع اگر میهمان امروزمان را در کنار نسل قبلی خودش که اتفاقاً در ایران هم حضور داشته قرار بدهیم متوجه پیشرفت اعجابانگیز کیا در امر طراحی خواهیم شد؛ شاید بتوان گفت که برجستهترین قسمت طراحی این محصول درتناسب اندام و هماهنگی هوشمندانه میان خطوطش نهفته شده؛ نکتهای که ایراد گرفتن از ظاهر خودرو را به امری دشوار بدل کرده چراکه از هر زاویه به کیا سراتو مینگریم با شکل و شمایل بیعیب و نقصی مواجه میشویم.
فرم برجسته کاپوت، چراغهای خوشاستایل، جلوپنجره اسپرت و سپرهای خوشفرم خودرو بیش از سایر قسمتها جلب توجه میکنند؛ حالت کلی بدنه هم ساده و شیک با چاشنی المانهای اسپرت ساخته شده تا اکثر سلایق را راضی نگاه دارد. البته ممکن است خطوط کلی و به خصوص کناری کیا سراتو مقداری محافظهکارانه به نظر برسند اما در هر صورت با نگاهی به سال طراحی باید گفت که تیم کیا کارش را خوب انجام داده و موفق شده طرحی مناسب و منطقی خلق نماید که همچنان بعد از گذشت چندین سال زیبا به چشم آید.
با تمامی این تعاریف باز هم نمیتوان منکر این واقعیت شد که حضور طولانی مدت و عرضه زیاد نسل دوم کیا سراتو در کشورمان، ظاهر این بدنه را برایمان تکراری کرده است. به خصوص که نمونه فیسلیفت شده نسل سوم سراتو با ظاهر مدرن و جسور خود نظرها را به خود جلب نموده و باعث شده که از مد افتادگی لباسهای پدرش بیش از پیش احساس شود. این در حالی است که خودرویی مثل مزدا 3 به اصطلاح نیو، با وجود سن و سال مشابه، همچنان وجهه ظاهری خود را تا حدود زیادی حفظ نموده که دلیل اصلی این امر را میتوان در عدم عرضه نسل جدید محصولات مزدا به کشورمان جستجو کرد.
طراحی داخلی کیا سراتو آپشنال
در داخل کابین هم با طرحی شیک و پخته روبهرو هستیم که هر چند تا حدودی قدیمی شده اما به دلیل چیدمان مناسب و ارگونومی عالی به راحتی نمره قبولی را دریافت میکند. تنها مشکل این است که متریال استفاده شده در نمونههای مونتاژ داخلی با افت کیفی زیادی مواجه شدهاند و این امر به شدت در ذوق بیننده میزند. در واقع اگر تجربه سواری با کیا سراتو وارداتی را داشته باشید و بعد از آن پشت فرمان مدل مشابه سایپایی بنشینید، این پسرفت کیفی برایتان کاملاً محسوس خواهد بود. حتی شاید بتوان گفت که این قضیه روی زیبایی بصری کابین کیا سراتو آپشنال هم تاثیر منفی گذاشته چراکه شخصاً داخل اتاق مدلهای وارداتی حس بهتری داشتم.
اما در خصوص جادار بودن باید گفت که کابین کیا سراتو به خوبی از 4 سرنشین بزرگسال و یک کودک میزبانی مینماید و روی صندلیهای عقبش هم با کمبود فضایی مشابه آنچه که در مزدا 3 دیده بودیم روبهرو نیستیم؛ در خصوص محفظه صندوق هم اوضاع رو به راه است و کیا سراتو فضای کافی در حدی که از یک سدان کامپکت انتظار میرود در اختیار شما قرار خواهد داد.
امکانات رفاهی و ایمنی کیا سراتو آپشنال
اولین سری مونتاژی کیا سراتو با امکانات حداقلی به بازار عرضه شد و این قضیه انتقادات بسیاری را به دنبال داشت؛ تا جایی که خیلیها ترجیح دادند به جای خرید نمونههای صفر کیلومتر وطنی، ریسک خرید مدلهای دست دوم وارداتی را حتی با قیمت بالاتر به جان بخرند تا در عوض از آپشنهای بیشتر و البته کیفیت رنگ و کابین بهتر بهرهمند شوند؛ همین قضیه سایپاییها را برآن داشت که دست به کار شوند و نمونه آپشنال این محصول را روانه بازار کنند؛ کاری که با واکنش مثبت مشتریان روبهرو شد و کیا سراتو آپشنال، علیرغم قیمت گرانتر مورد استقبال مناسبی قرار گرفت؛
از جمله امکانات نمونههای کیا سراتو آپشنال سایپا میتوان به مواردی نظیر کیسه هوای راننده و سرنشین کناری، ترمزهای مجهز به ABS و EBD، سیستم ورود و استارت بدون کلید، کروز کنترل، سانروف برقی، تهویه مطبوع اتوماتیک، سیستم مولتی مدیا به همراه رهیاب ماهوارهای، سنسورها و دوربین دنده عقب، پدالهای تعویض دنده در پشت فرمان، روکشهای چرمی، چراغهای اتوماتیک و… اشاره کرد.
البته متاسفانه حتی در این مدل به اصطلاح آپشنال هم از امکانات ایمنی مهمی که روی مدلهای وارداتی دیده بودیم خبری یافت نمیشود و برای داشتن گزینههایی نظیر ESP، ایربگهای جانبی و پردهای و ترمزهای عقب دیسکی همچنان باید دست به دامان کیا سراتوهای دست دوم وارداتی شد؛ نکته تامل برانگیزی که نشان از پایین بودن سطح استانداردهای ایمنی در داخل دارد؛ البته در این بین خود مردم هم کمتر از شرکت وطنی و سازمان استاندارد مقصر نیستند چرا که اگر نگاهی به نظر و سلیقه مشتریان بیندازید متوجه میشوید که اکثریت هموطنان، برای سانروف بیش از ESP اهمیت قائلند!
در هر صورت کیا سراتو آپشنال سایپا از نظر سطح امکانات رفاهی خودرو نسبتاً قابل قبولی است اما از نظر آپشنهای ایمنی کمبودهایی دارد. در واقع این کمبودها روی اعتبار گزارش های ایمنی خودرو هم تاثیر منفی میگذارند و در نتیجه نمره خوبی که موسسه IIHS امریکا به کیا سراتو داده و یا 4 ستاره موسسه ANCAP استرالیا، در خصوص مدلهای سایپایی درخشش کمتری خواهند داشت. هرچند همچنان هم میتوانیم روی استحکام مناسب شاسی و بدنه این خودرو حساب ویژهای باز کنیم.
پیشرانه و تواناییهای حرکتی کیا سراتو آپشنال
سایپا، کیا سراتوهای مونتاژی خود را با دو پیشرانه 1.6 و 2 لیتری که هر دو از نوع تنفس طبیعی و 16 سوپاپه هستند روانه بازار کرده که ما در این مقاله کاری به مدل 1.6 لیتری 124 اسبی نداریم و میخواهیم در مورد نمونه قویتر صحبت کنیم.
پیشرانهای با حجم 2000 سیسی که هر چند از نظر سال ساخت مقداری قدیمی به نظر میرسد اما هنوز هم با 156 اسببخار قدرت و 194 نیوتنمتر گشتاور حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. وظیفه انتقال قدرت به چرخهای جلو هم به عهده یک جعبهدنده 6 سرعته اتوماتیک است که با ضرایب مناسب خود، به خوبی به وظایفش جامه عمل میپوشاند. حاصل تمامی اینها به شتاب حدوداً 10.5 ثانیه و کشش مناسب در سربالاییها منتهی شده و خلاصه مطلب اینکه با این سدان 1310 کیلوگرمی کمبود خاصی از نظر تواناییهای حرکتی احساس نخواهید کرد.
ضمناً مصرف سوخت ترکیبی نیز در کاتالوگ رسمی شرکت عدد 7.1 لیتر را نشان میدهد که البته با توجه به ارتفاع تهران از سطح دریا و کیفیت سوخت بهتر است روی اعداد 8.5 الی 9 لیتر در صد کیلومتر حساب باز کنیم. پس به طور کلی کیا سراتو سایپا به دلیل استفاده از یک پیشرانه قدرتمند، جعبهدنده مناسب و وزن نه چندان سنگین، تواناییهای حرکتی قابل قبولی دارد و قادر است پا به پای خودرو خوشنامی همچون مزدا 3 حرکت کند.
تجربه رانندگی با کیا سراتو آپشنال
به دلیل خطوط ساده و منطقی بدنه و همچنین شیشهها و آینههای جانبی بزرگ، در پشت فرمان با دید مناسبی روبهرو هستیم و در نتیجه خیلی زود با کیا سراتو صمیمی شدیم؛ ارگونومی داخلی هم همانطور که قبلاً اشاره شد مناسب است و دسترسی به ادوات آسان به نظر میرسد.
در شروع حرکت واکنش پدال گاز عالی است و کیا سراتو بدون تاخیر خاصی از جا کنده میشود؛ فرمان خودرو به نرمی زیر دست میچرخد و جعبهدنده با دقت و هوش کافی دندهها را یکی پس از دیگری برای پیشرانه سرو مینماید. البته رفتار جعبهدنده هنوز هم با حالت ایدهآلی که در خودروهای گرانقیمت آلمانی دیدهایم فاصله دارد اما برای یک رانندگی عادی، نرم و دقیق عمل میکند و در برابر رقبای این رده کمبودی از خود نشان نمیدهد؛ پیشرانه هم انصافاً سر حال است و اگر از یک نسخه 2 لیتری تنفس طبیعی توقع عجیب و غریبی نداشته باشید همه جوره شما را راضی نگاه خواهد داشت.
در هنگام شروع حرکت و چه شتاب ثانویه و یا حتی کشش در سربالاییهای تند، هرگز با پاسخ منفی از جانب پدال گاز مواجه نمیشوید و خودرو همواره به درخواست افزایش سرعت شما پاسخ مناسبی میدهد. اما متاسفانه این حس خوب که در مسیر مستقیم لبخند رضایت را بر لبانمان جاری ساخته بود با رسیدن به اولین پیچ کاهش یافت و مجبور شدیم سرعتمان را بیش از حد مورد انتظار کم کنیم. در واقع فرمانپذیری کیا سراتو سایپا نسبت به مدلهای وارداتی و یا خودروهایی مثل مزدا 3، میتسوبیشی لنسر یا امجی 6 ضعیفتر است و باید با احتیاط بیشتر با فرمان بازی کرد. به طور کلی حتی کیا سراتوهای وارداتی مدل 2018 موجود در کشور هم از نظر ساختار تعلیق عقب و شاسی، خودروهای نسبتاً سادهای هستند و فرمانپذیری ایدهآلی ندارند؛ اما نکته اینجاست که در آن مدلها به لطف وجود چرخهای بزرگ و از آن مهمتر سیستم کنترل پایداری هوشمند، این نقطه ضعف تا حد زیادی پوشش داده شده و در نتیجه میتوان با اعتماد به نفس کافی به مسیرهای پر پیچ و خم یورش برد.
در مورد کیا سراتو آپشنال سایپا چسبندگی نه چندان مناسب تایرهای فابریک شرکت در کنار جای خالی ESP باعث شده که خودرو در پیچهای تند (البته در سرعت های بالا) پایداری ایدهآلی نداشته باشد و فرمان عملکرد گنگی از خود نشان بدهد. این موارد در کنار کاسهای بودن ترمزهای عقب باعث شد که نتوانیم در جادههای کوهستانی با اعتماد به نفس کافی از تمامی اسبهای زیر کاپوت لذت ببریم. اما در خصوص کیفیت سواری باید گفت که کیا سراتو آپشنال سایپا خودروی نسبتاً نرمی است و از امثال مزدا 3 کوبشهای کمتری را به کابین منتقل میکند؛ ضمن اینکه ارتفاع مناسب خودرو از سطح زمین باعث شده که بر خلاف امثال مزدا 3 با مشکل گیر کردن کف خودرو با زمین مواجه نشویم.
نکته آخر اینکه عایقبندی کابین کیا سراتو داخلی به خوبی مدلهای وارداتی نیست. البته در هنگام رانندگی عادی میزان نفوذ صدا به داخل کابین ناچیز است، اما در سرعتهای بالاتر سکوت کابین تا حدودی بر هم خواهد خورد.
راند پایانی با کیا سراتو آپشنال
درست است که کیا سراتو آپشنال سایپا از نظر ظاهری مقداری قدیمی و تکراری شده؛ این را هم قبول داریم که آپشنهای ایمنی بسیار محدودی دارد و با توجه به داخلیسازی نسبت به مدلهای وارداتی افت کیفی محسوسی را تجربه کرده؛ اما هنوز هم به این راحتیها نمیتوان از این خودرو در برابر رقبا چشم پوشی کرد؛ در واقع کیا سراتو آپشنال سایپا حداقل برای بازار محدود ما هنوز هم خودرو خوشقیافهای است، پیشرانه سرحالی دارد و از آپشنهای رفاهی نسبتاً مناسبی بهره میبرد.
جدای از همه اینها با توجه به حضور طولانی مدت در بازار داخلی مشکلی از بابت دسترسی به قطعات و تعمیرکار ماهر برای این محصول نداریم و در بازار دست دوم نیز میتوانیم به راحتی کیا سراتو را به پول نقد تبدیل کنیم. ضمناً کیا سراتو آپشنال سایپا علیرغم تمامی حرف و حدیثهایی که در خصوص افت کیفی دارد هنوز هم از بسیاری از رقبای چینی بازار قابل اعتمادتر است و کمتر پیش میآید که گزارشی از خرابیهای عجیب و غریب این محصول به گوشمان برسد.
رانا پلاس ایران خودرو، که نخستین بار در زمستان 98 معرفی شد، قرار است از پاییز سال 99 وارد بازار کشورمان شود. البته با آمدن رانا پلاس، فعلا قرار نیست از رانا LX خداحافظی کنیم چراکه ایران خودرو میخواهد هردوی آنها را در سبد محصولاتش داشته باشد.
معرفی رانا پلاس جدید
براساس ماده 4 قانون هوای پاک، عرضه و فروش خودروهای یورو4 برای سال 1399 غیرقانونی شده و به همین دلیل نیز خودروسازان باید برای گرفتن مجوز استاندارد یورو5 اقدام کنند.
هرچند که وزارت صمت، اجرایی شدن این قانون را تا اواخر سال 99 به تعویق انداخت اما از میان خودروسازان کشورمان، ایران خودرو زودتر از بقیه دست به کار شد و توانست برخی محصولاتش را به استاندارد یورو5 برساند. به همین مناسبت، در نخستین هفته دیماه 98، ایران خودرو طی مراسمی، آغاز تولید برخی از مدل های یورو5 خود را جشن گرفت. در حاشیه این مراسم بود که فیس لیفت جدید رانا را برای اولین بار دیدیم؛ خودرویی که قرار است با نام «رانا پلاس» به بازار بیاید.
رانا پلاس را باید نسخه ارتقایافته رانا بدانیم که هم یورو5 شده، هم به امکانات بیشتری مجهز شده و هم چندین تغییر ظاهری را تجربه کرده است. بهعنوان مثال گرافیک چراغهای جلو و عقب تغییر کرده و به دیلایت نئونی مجهز شدهاند. همچنین قاب آینهها تغییر کرده و حالا راهنمای LED دارد. همرنگشدن دستگیرهها و زهجانبی با رنگ بدنه، طرح جدید جلوپنجره و تغییر قالپاقها از دیگر ویژگیهای ظاهری رانای جدید خواهند بود.
درون کابین رانای جدید نیز مهمترین موضوع، استفاده از همان فرمانی است که قبلاً در 207 جدید استفاده شده بود. این فرمان جدید، که دکمههای کنترلی (برای سیستم صوتی و کروز کنترل) روی آن وجود دارد، در قسمت پایینی دارای روکش نقرهای رنگی است تا حس اسپرت بیشتری به راننده القا شود.
تغییرات رانا پلاس نسبت به رانا
اگر همه تغییرات کوچک و بزرگی که برای رانا پلاس رخ داده را حساب کنیم، به این نتیجه میرسیم که این محصول جدید، حداقل در 26 مورد، نسبت به رانا LX تغییر کرده است که عبارتند از:
مجموعه داشبورد (بهبود کربن)
کنسول میانی بین دو صندلی
مجموعه کلیدهای شیشه بالابر درها و آینه برقی
طرح جدید پنل داشبورد
رودری های جدید
چراغ های جلو و عقب
دسته دنده جدید
صفحه کیلومتر جدید (مشابه 206 اتومات)
رادیو پخش با بلوتوث (بدون سی دی پلیر)
سیستم صوتی با توئیتر
قالپاق جدید
جلوپنجره جدید
کروز کنترل (*)
صندلی های جدید (مشابه 207) با ایزوفیکس
دستگیره و زه جانبی همرنگ بدنه (پک لوک)
غربیلک فرمان با آرم کرومی
کلیدهای کنترلی روی فرمان
بهبود ایربگ های جلو
عایق کاپوت
موکت جدید صندوق
آینه های جانبی راهنمادار
آنتن اکتیو
دسته راهنما و برف پاک کن جدید (مشابه 206)
فرمان برقی (*)
چراغ مه شکن جدید
چراغ دی لایت (*)
دسته سیم
مقاومت فن رادیاتور
گیربکس اتومات (*)
تجهیزاتی که با علامت (*) مشخص شده، در آینده اضافه میشوند.
رانا پلاس با گیربکس 6 دنده جدید
رانا پلاس در کنار بهبود استاندارد یورو5، تغییرات ظاهری و همچنین آپشن های جدیدش، یک نکته بسیار مهم دیگر هم دارد؛ ایران خودرو می خواهد نسل جدید گیربکس 6 سرعته دستی خودش را برای اولین بار روی رانا پلاس نصب کند.
این گیربکس 6 دنده جدید که به سفارش ایران خودرو اما در شرکت نیرو محرکه ساخته شده، هم اکنون مراحل تست خود را پشت سر می گذارد و اگر همه چیز خوب پیش برود، علاوه بر رانا پلاس، این گیربکس در آینده ای نزدیک روی دنا پلاس توربو، سورن پلاس و حتی پروژه K132 ایران خودرو هم نصب میشود.
طبق گفته های ایران خودرو، گیربکس 6 دنده جدید رانا نسبت به گیربکس 5 سرعته سابق آن، در سرعت های بالای حدود 0.6 لیتر کمتر، بنزین میسوزاند. نکته جالب دیگر اینکه قیمت تمام شده گیربکس 6 دنده با 95% داخلی سازی، معادل 65% قیمت گیربکس مشابه خارجی است.
رانا پلاس با گیربکس اتومات
رانا پلاس در ابتدا با نسخه دنده ای به بازار کشورمان خواهد آمد. اما در فاز دوم تولید، ایران خودرو فروش نسخه اتوماتش را هم آغاز میکند.
اینکه نسخه نهایی رانا پلاس به چه گیربکسی مجهز است، هنوز مشخص نیست. برخیها می گویند که ایران خودرو شاید از همان گیربکس معروف AL4 استفاده کند که هم قابلیت تیپ ترونیک دارد و هم به دو حالت «اسپرت» و «برفی» مجهز است. اما آقای منصور منصوری، مدیر پروژه پلتفرم ایران خودرو، در خردادماه 99 گفت که تا پایان سال 99، گیربکس نیمه اتومات AMT روی رانا پلاس نصب خواهد شد؛ گیربکسی که به لطفا داخلی سازی شدن آن، حالا حدود 25% با نمونه خارجیاش اختلاف قیمت دارد.
هنوز خبری از تجهیزات رانا پلاس اتومات منتشر نشده اما می دانیم که «فرمان برقی» و «کروز کنترل» را حتما خواهد داشت. همچنین برای توجیه اختلاف قیمتی رانا پلاس اتومات نسبت به رانا پلاس دنده ای، بعید نیست که ایران خودرو سیستم مولتی مدیا (مانیتور لمسی+دوربین عقب+نویگیشن) را نیز در اختیار خریداران رانا پلاس اتومات، قرار دهد.
مشخصات فنی رانا پلاس
ایران خودرو برای رانا پلاس از همان موتور TU5 سابقش استفاده کرده فقط با این تفاوت که این موتور در رانا LX و EL از نوع یورو4 بود ولی در رانا پلاس از نوع یورو5 است.
»» مشخصات فنی رانا پلاس ایران خودرو (PDF) ««
سایر مشخصات عملکردی خودرو (مثل شتاب، حداکثر سرعت، مصرف ترکیبی) نیز تغییری نکرده. البته وزن رانا پلاس بدلیل نصب تجهیزات اضافی، حدود 25 کیلوگرم سنگینتر از رانا ال ایکس شده.
مشخصات رانا برقی ایران خودرو
رانا برقی، نخستین محصول تمام برقی ایران خودروست که البته هنوز در فاز تحقیقاتی بوده و تا عرضه انبوه آن، حداقل چندسال، زمان لازم است. طبق برنامه ریزیهای ایران خودرو، این شرکت باید از سال 2021 وارد بازار خودروهای هیبرید و الکتریکی شود. ساخت رانا برقی و همچنین دنا پلاس پلاگین هیبرید نیز در همین راستاست.
شروع کار از سال 93
همه چیز از اسفند 93 شروع شد؛ همان زمانی که ایران خودرو برای نخستینبار از رانا برقی رونمایی کرد.
در این مراسم رونمایی که با حضور رئیس جمهور روحانی برگزار شده بود، هیچگونه مشخصات فنی برای رانا برقی، رسانهای نشد و فقط اعلام شد که پروژه تولید این خودرو با سرمایهگذاری 9 میلیارد تومانی و توسط شرکت تحقیقات موتور ایران خودرو (ایپکو) صورت گرفته و کارفرمایی پروژه نیز برعهده معاونت علمی ریاست جمهوری و همچنین سازمان گسترش صنایع (ایدرو) بوده است.
زمان گذشت تا اینکه در سال 97، ایرانخودرو دوباره رانا برقی را برای تستهای جادهای به خیابانهای تهران آورد. سرانجام در آخرین روزهای بهمن ماه 98، ایران خودرو برای سومین بار از رانا برقی رونمایی کرد. در این رونمایی که در حاشیه یازدهمین همایش بینالمللی «موتورهای درونسوز و نفت» برگزار شد، بالاخره نخستین مشخصات فنی رانا نیز در اختیار رسانهها قرار گرفت.
هیبرید است یا برقی؟
استفاده از کلمه «هیبرید» برای این رانا، کار درستی نیست! هرچند پیشرانه بنزینی در دل رانا قرار دارد اما این پیشرانه، دیگر به دیفرانسیل و گیربکس متصل نیست و تنها به عنوان ژنراتوری برای شارژکردن باتریها عمل میکند. به همین دلیل نیز نمیتوان این رانا را خودرویی هیبریدی دانست چراکه تمامی خودروهای هیبریدی، قابلیت حرکت کردن با کمک پیشرانه درونسوزشان را دارند اما این رانا، چنین توانایی را ندارد.
چه پیمایشی دارد؟
ایران خودرو برای رانا برقی خود، از باتریهای 30 کیلووات ساعتی بهره گرفته که در حالت شارژ کامل، میتواند رانای برقی را تا حدود 220 کیلومتر به حرکت وادارد.
باتریهای رانا برقی در قسمت انتهایی کف خودرو جاسازی شده و خوشبختانه، حجمی از صندوق عقب را نگرفته است. باتوجه به اضافه شدن باتریها، رانا برقی حدود 100 کیلوگرم سنگینتر از رانای TU5 شده.
چه قدرتی دارد؟
همانطور که گفتیم، در رانای برقی، یک پیشرانه بنزینی وجود دارد که باتریها را شارژ میکند. اما این پیشرانه، همان پیشرانه 1.6 لیتری TU5 نیست! چراکه فقط 1.0 لیتر حجم دارد و از نوع DOHC است.
موتور الکتریکی رانا برقی توانی برابر 90 کیلووات دارد یعنی حداکثر قدرتش به حدود 120 اسببخار میرسد. همچنین گشتاور تولیدی آن نیز معادل 220 نیوتنمتر است که به چرخهای جلو منتقل میشود.
از نظر ابعاد که به پای کادیلاک اسکالید نمیرسد. از نظر آفرود که به پای جیپ گلادیاتور نمیرسد. از نظر قدرت هم که به پای فورد اکسپدیشن نمیرسد. از نظر آپشن اصلاً به پای نیسان آرمادا نمیرسد. پس چرا ما اینقدر دوستش داریم؟ تویوتا لندکروزر را میگوییم. برای این سؤال، جوابهای زیادی وجود دارد. شاید اول از همه ذهنیت خوبی باشد که لندکروزر برای ایرانیها تداعی میکند. دلیل بعدی میتواند طراحی باابهت و کلاسیکش باشد. تواناییهای فنی و سختجان بودنش را هم به لیست جوابها اضافه کنید؛ اما شاید مهمترین جواب این باشد که ما در ایران، دستمان به کادیلاک و فورد و جیپ نمیرسد. بنابراین با اجباری دوستداشتنی با بزرگترین شاسیبلند کشور میسوزیم و میسازیم.
لندکروزر از کجا آمد؟
این قبول که کرولاپرفروشترین خودروی تویوتا و دنیاست ولی جایگاه دوم طولانیترین زمان تولید یک شاسیبلند در اختیار لندکروزر است. البته رکورد جهانی این بخش در دستان شورولت سابربن قرار دارد. این تویوتا از سال 1955 تا همین امروز روی خط تولید مانده است. بنابراین ثبت تیراژ فروش 10 میلیون دستگاهی (تا پایان سال 2019) نباید چندان تعجببرانگیز باشد.
یکی از دلایل موفقیت لندکروزر نه فقط استفاده گسترده آن توسط مشتریان حقیقی، بلکه اقبال آن از سوی خریداران حقوقی مانند نیروهای امنیتی، امداد و نظامی است. در جنگ تحمیلی خودمان هم لندکروزر یکی از بازیگران اصلی ناوگان لجستیک بود.
حتماً از نحوه تولد لندکروزر چیزهایی شنیدهاید. بگذارید سریع بگوییم و برویم. بعد از حمله کره شمالی به کره جنوبی در ماه ژوئن سال 1950، ایالاتمتحده آمریکا قصد داشت از کره جنوبی در برابر برادران شمالی خود که پشتیبانی شوروی را داشتند محافظت کند. برای این کار به تراکهای نظامی نیاز بود و آمریکا، که در آن زمان ژاپن را اشغال کرده بود، ژاپنیها را مجبور کرد تا یک خودرو برای این منظور طراحی و تولید کنند. ایده بسیار ساده بود: آمریکا میخواست از این خودرو در جبهههای جنگ منطقه استفاده کند. این گونه استارت تولید لندکروزر زده شد.
آنچه امروز به ملاقاتش رفتهایم متعلق به آخرین نسل یعنی کد J200 است؛ اما داستان اینجاست که این خودرو را دوستان داخلی به لطف یک کیت بدنه از مدل 2009 به فیسلیفت سال 2019 تغییر دادهاند. پروژهای که این روزها خیلی باب شده است.
بررسی طراحی تویوتا لندکروزر
تشخیص دادن یک لندکروزر فیسلیفت واقعی با یک نمونه دستکاریشده علیرغم هنر بالای بر و بچههای تیونر داخلی، کار سختی نیست. یادتان باشد J200 های فیسلیفت اصیل، گلگیرهای کاملاً برجستهای دارند. درحالیکه نمونههای استاندارد موجود، کمی نحیفتر هستند. از سوی دیگر روی رکاب و پایین درها در مدلهای فیسلیفت واقعی، نوارهای کروم دیده میشود ولی در لندکروزرهای ساده نوارهای ضدضربه پلاستیکی چسبانده میشود. بههرحال کاری است که شده و ما با این خودرو روبرو هستیم و باید آنچه میبینیم را تحلیل کنیم.
در اینکه خیلیها با طراحی نسخه جدید رابطه برقرار نمیکنند، شکی نداریم. به عقیده این گروه، مدرنیته اساساً به تیپ برخی خودروها نمیخورد؛ یعنی آنها را آنطور که هستند، دوست داریم. لندکروزر هم یکی از همین نوع محصولات است که تغییرات جدیدش باب میل بعضی از رفقا نشده. ولی خُب، نظر موافقان چیز دیگری است. آنها میگویند این خودرو بعد از سالها بالاخره به یک چنین تحولی نیاز داشت. دیگر چهرهاش نمیتوانست با موج جدید طراحیها همراه شود. هرچه هست، تویوتا بهتر از هرکس دیگری میداند که چگونه باید با این فرزندش رفتار کند.
انصافاً آنچه میبینیم یک تغییر چهره در حد و اندازه مفهوم سنتی FaceLift است؛ یعنی نیامده همهچیز را از اول بکوبد و بسازد. آمده کمی غلظت میکاپ لندکروزر را بیشتر کرده است. فارغ از چراغهای جلو که نمایی سفینهای به نسخه جدید بخشیدهاند، در چراغهای عقب اتفاق محیرالعقولی نمیبینیم. الگو، همان الگوی تویوتا لندکروزر استاندارد است. نهایتاً میتوان این چراغها را شبیه به لکسوس LX570 تلقی کرد.
بررسی تجهیزات و امکانات تویوتا لندکروزر
قبل از هرچیز یک توضیح کوتاه درباره تیپ و مدلهای این خودرو بدهیم. تویوتا لندکروزر J200 با پیشرانههای 6 سیلندر 4.0 و 4.5 لیتری و 8 سیلندر 4.7 لیتری در این حاضر است. حالا شما مدلهای سفارشی سپر بلند و سپر کوتاه و تکمحصولات وارداتی را فاکتور بگیرید. این سه مدل حسب سال تولید و نوع پیشرانه به آپشنهای متفاوتی مجهز میشدند. این را هم بگوییم که این خودرو خوراک اهالی تیونینگ برای نصب تجهیزات اضافی مانند وینچ و کولباس و مانیتور پشت صندلی و این چیزهاست.
آنچه امروز میبینید یکی از بهترین مدلهای VXR یعنی همان لندکروزرهای سری اول هشت سیلندر است. این را هم بگوییم که اصولاً لندکروزر استاندارد خودروی چندان پرآپشنی نیست. البته کسی هم در این غول تنومند دنبال آپشن نمیگردد. تویوتا برای این دسته از مشتریان خود لکسوس LX570 را تهیه کرده است. بااینحال همانطور که گفتیم خیلیها دلشان میخواهد که آپشن مدنظر خودشان را روی آن نصب کنند. درست به همین خاطر است که روی دو مدل مشابه، یکی فقط دوربین عقب دارد و آن یکی دوربین 360 درجه هم دارد.
یادتان باشد تمام آپشنهای استاندارد این خودرو مبتنی بر ویژگیهای آفرود هستند. بنابراین در این شاسیبلند فولسایز آپشنهایی مانند کنترل ایستایی در سربالایی و کنترل سرعت در سرپایینی با آنچه در سایر شاسیبلندهای مهجور دیدهاید متفاوت است.
کنترل کشش و کنترل پایداری در لندکروزر ربطی به سرعت ندارد. این سیستمها آمدهاند تا تعادل را در بدترین شرایط موجود حفظ کنند. شاید سنسور عقب و جلو برای همه خودروها فقط به درد پارک کردن بخورد ولی در این هیولای طول و دراز، حکم مرگ و زندگی را دارد. خداینکرده فکر نمیکنید که بشود با آینه عقب این خودرو را پارک دوبل زد؟ دیده شده روی همین مدل خودرو انواع رادار تغییر لاین، تصادف جلو و تصادف عقب هم نصب شده است. البته در خودرویی که امروز سراغش رفتیم سنسور جانبی نیز تعبیه شده بود. تویوتا برای کنترل وزن بالای این محصول به چیزی بیشتر از ترمز ABS و توزیع برقی نیروی ترمز موسوم به EBD نیاز داشت. اینجا است که بهطور استاندارد و البته از روی اجبار سراغ ترمز کمکی رفته است.
آن روزهایی که لندکروزر هشت سیلندر وارد بازار شده بود، سیدی چنجر برای خودش بروبیایی داشت. این خودرو حتی در حالت استانداردش هم با 9 اسپیکر غوغا میکرد. در ویرایش قبلی این خودرو غیر از یک نمایشگر ساده اطلاعات روی کنسول، یک مانیتور 8 اینچی سقفی هم تعبیه میشد. در مدل جدید یک نمایشگر بزرگ لمسی جای نسخه قدیمی را گرفته است. 6 ایربگ واقعاً برای این مینیبوس خانوادگی کم است. در بعضی از مدلها میتوان بهصورت سفارشی ایربگ زانویی و ایربگ جانبی برای سرنشینان عقب را نیز تعبیه کرد. یک نکته جالب دیگر درباره ایمنی این خودرو آن است که کمربندهای آن بهصورت استاندارد هم مجهز به فناوری پیش کشنده هستند و هم قابلیت محدودکنندگی. سیستم تهویه مطبوع لندکروزر را میتوان در خانه هم استفاده کرد.
وسواسیترین راننده دنیا در زمینه تنظیم صندلی هم باشید باز هم صندلی MBS با 6 حالته برقیاش شما را راضی میکند. بد نیست بدانید که روی صندلیهای عقب این لندکروزر هم گرمکن و سردکن و البته ماساژور تعبیه شده است. اگر واقعاً نسبت به حجم داخلی این خودرو شک دارید، صندلیهای عقب را بخوابانید تا ببینید یخچال چندفوت درونش جا میشود؟
بررسی مشخصات فنی تویوتا لندکروزر
ما در ایران خودروی هشت سیلندر کم نداریم. البته با احترام به ماسلهای کلاسیک آمریکایی. از پورشههای پانامرا 4S و کاین S گرفته تا مرسدس بنزهای SL500، CLS500 و S500. از لکسوسهای LS560 و LX570 گرفته تا باموهای 760، X5 و 650 گرنکوپه. مازراتیهای سری S و GTS را هم به این لیست اضافه کنید. جالب اینکه در میان کرهایها، کیا موهاوی V8 و هیوندای سنتنیال هم با پیشرانه هشت سیلندر بودند. خلاصه که تمام این هشت سیلندرها یا سدان اسپرت بودند یا شاسیبلند لوکس. تویوتا لندکروزر VXR یکی از معدود هشت سیلندرهای موجود در بازار ایران است که عملاً به سمت دنیای آفرودها گرایش دارد.
تویوتا شاتونهای این خودرو را به روش فورجینگ (پرسکاری) و سینترینگ (تفجوشی)، قویتر کرده است. خود پیستونها را هم از آلیاژ حرارتدیده مقاومشده ساخته است. حالا اهالی آفرودباز خیلی گیر ندهند که لندکروزر یک آفرودر واقعی نیست و این حرفها. داریم در دنیای تئوری صحبت میکنیم. داریم درباره یک خودروی 5 متری با وزن بیش از 2.5 تن صحبت میکنیم. لندکروزر نه ادعای سرعت دارد و نه سودای شتاب. به همین خاطر است که تمام قدرت 285 اسببخاری و گشتاور 445 نیوتنمتری پیشرانه 4.7 لیتریاش را یک راست به چهار چرخش منتقل میکند. بااینحال شتاب صفر تا صد این خودرو 9 ثانیه ثبت شده که در نوع خودش عالی محسوب میشود. سرعت نهایی 200 کیلومتر برساعتی این خودرو با توجه به ابعاد و وزنش واقعاً ترسناک است.
راستش را بخواهید مهمترین قسمت فنی این خودرو پیشرانهاش نیست. سیستم انتقال قدرتش است. ساختاری که از یک جعبهدنده 5 سرعته اتوماتیک با نسبت دنده بالا شروع میشود و درنهایت به دو دیفرانسیل حرفهای با قفل الکترونیکی و محدودکننده لغزش میرسد. این ساختار فنی به درد لوکسهای فانتزی بازار نمیخورد. اسپرتها هم که اساساً اگر این روش را استفاده کنند دیگر جانی برایشان باقی نمیماند.
مصرف سوخت تویوتا لندکروزر آن هم مدل هشت سیلندر ، آدم را خوندماغ میکند. اینکه در کاتالوگها مصرف میانگین آن را حدود 14 لیتر اعلام کردهاند، فقط در رویاست؛ یعنی یک خودرو با باک سوراخ مصرف کمتری دارد نسبت به زمانی که تویوتا لندکروزر در شهر تردد میکند. تویوتا خودش میدانسته چه دستهگلی به آب داده. برای همین ظرفیت مخزن سوخت را تا 140 لیتر افزایش داده است.
تجربه رانندگی با تویوتا لندکروزر
جادوی تویوتا لندکروزر موافق و مخالفش را سحر میکند. حتی وقتی خودرو خاموش است و پشت فرمانش آرام نشستهاید، باز هم حال عجیبی دارید. با اینکه چهره خشنی ندارد ولی باز هم در دل بینندهاش ترس میاندازد. در مقابل لندکروزر خودمان را ضعیف نشان نمیدهیم ولی حرکت با خودرویی که در حالت عادی حدود 1.9 متر ارتفاع دارد، تجربهای نیست که بتوانید بهراحتی از کنار آن رد شوید. حالا اینکه لندکروزر جدید فیسلیفت شده تغییراتی در تایر و سیستم تعلیقش ایجاد کرده که بماند.
در خیابان حقیقتاً مثل یک پادشاه حرکت میکند. برخلاف تصور، وزن بالای لندکروزر تبدیل به یکی از برگهای برنده در سیستم تعلیقش شده است. تنش در سیستم تعلیق با کمترین واکنش ممکن به اتاق منتقل میشود. حرکت خرامان در جادههای شهری برای این خودرو اتفاق حیرتانگیزی نیست. این خودرو را به بیراه بزنید تا آرامش قبل و بعد و حین طوفان را مزهمزه کنید؛ اما یادتان باشد لندکروزر هرچه باشد یک خودروی شهری با قابلیتهای آفرود است. این یعنی با دید آفرودر واقعی به آن نگاه نکنید. هیجانزده و جوگیر نشوید. ارتفاع پایین خودرو از سطح زمین در این خودرو نمیگذارد مثل آب خوردن به کوه و کمر بزنید. اگر در فیلمها دیدهاید که این تویوتا روی رملهای شنی غوغا میکند هم به هنر رانندهاش ربط دارد و هم به اینکه ارتفاع رملها در حد و اندازه یک صخره سنگی نیست. بااینحال ترسی از حرکت در مسیرهای ناهموار نداشته باشید.
تویوتا لندکروزر میداند دارد چه کار میکند. این یک تعبیر طنازانه نیست. داریم درباره یک سیستم واقعی صحبت میکنیم. سیستمی موسوم به Crawl. این سیستم بهصورت ویژه برای پیمایشهای خارج جادهای تعبیه شده است. کراول بهصورت هوشمند کاری میکند که چرخها بدون هرزگردی در صورت گیرکردن در یک نقطه بدون اصطکاک (همان بکسووات) از تله خارج شوند. یادتان باشد سیستم کراول با قفل دیفرانسیل فرق دارد. در حقیقت این سیستم زمانی به یاری شما میرسد که دیگر کاری از دست قفل دیفرانسیل برنمیآید.
در بسیاری از شاسیبلندهای مدعی، وقتی به یک مسیر نامتعارف با دستاندازهای بیشمار و شیبهای پیشبینی نشده میرسید، زوایای ورود و خروج چرخها طوری تغییر میکند که احساس واژگونی دست میدهد. با تویوتا لندکروزر از این بازیها نیست. وقتی سیستم KDSS روشن باشد محور عقب و جلو بهصورت مکانیکی و الکترونیکی با هم دیالوگ میکنند. این کار باعث میشود تا شاسی یکدست که کابین روی آن سوار است، نسبت به چیزی که در آن پایینها دارد اتفاق میافتد، بیتفاوت باشد. فقط یکچیزی بهعنوان حرف آخر؛ هیچ مالک لندکروزری هرچقدر هم که ماجراجو، هرچقدر هم که بچه پولدار بدون تغییر در زیرساختهای فنی و ظاهری خودرویش، با این خودرو به آفرود سنگین نمیرود. برای بار هزارم؛ تویوتا لندکروزر یک خودروی شهری با ویژگیهای محدود بیراههنوردی است.
راند نهایی با تویوتا لندکروزر
قدیمیها میگفتند فلان خودرو مرگ ندارد. آب و روغنش را که سروقت بریزی دیگر، سربهسر رانندهاش نمیگذارد. ببخشید ولی این حرف دیگر این روزها خیلی علمی نیست. همین تویوتا لندکروزر بهظاهر جانسخت و بیآزار، اگر سروقت جک گازی کاپوتش را تعویض نکنید، داستاندار میشود. تعویض روغنموتور، روغن ترمز و روغن هیدرولیک از نان شب برای مالک این خودرو واجبتر است. شستشوی همیشگی زیروبند لندکروزر به دلیل جلوگیری از پوسیدگی، زنگزدگی و گرفتن شوره را فراموش نکنید. این خودروها بهویژه مدلهای 8 سیلندر در کیلومترهای مشخصی نیاز به شیمگیری و فیلرگیری دارند.
فرض کنیم با تمام این ریزهکاریها کنار آمدیم و اصلاً هم اصل آفرودبازی نیستیم. فراموش نکنید این خودرو که با بنزین معمولی سازگاری چندانی ندارد. حالا حساب کنید یک باک پر این خودرو با بنزین سوپر تقریباً 500 هزار تومان میشود.
پروژه خداحافظی از خانواده سایپا پراید، سرانجام به گام آخر رسید. بعد از آنکه تولید سایپا 132 در دی 98 به پایان رسید، سایپا تولید پراید 111 را هم در اردیبهشت 99 متوقف کرد.
حالا نیز در تاریخ 31 تیرماه 99، آخرین دستگاه سایپا 131 از خط تولید گذشت و پرونده پراید نیز برای همیشه در سایپا، بسته شد.
طبق گفته های مدیران سایپا، از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از 30 هزار دستگاه 131 تولید شده و قرار بود تا پایان تیرماه 99 نیز 20 هزار دستگاه دیگر از این خودرو، از خطوط تولید سایپا بیرون بیایند.
با اینکه سایپا، جایگزینی برای خانواده پراید ندارد، اما عرضه محصولات جدیدی از خانواده ساینا،تیبا و کوییک و همچنین افزایش ظرفیت تیراژ این سه محصول، از جمله اهداف مهم سایپا برای روزهای پسا پرایدی است!
مشخصات سایپا 151 آپشنال
درحالی که سایپا برای پایان تولید پراید آماده می شود، تحویل سری جدید سایپا 151 پلاس از خردادماه 99 آغاز شده است؛ آن آپشن هایی که قرار بود چندسال پیش در انواع پراید قرار بگیرد، حالا در آخرین روزهای عمر پراید، نصیب سایپا 151 پلاس شده.
از آنجایی که به احتمال زیاد از تابستان 99 باید با خانواده پراید، خداحافظی کنیم، بنابراین سایپا 151 تنها عضو این خانواده است که با تریم جدید «پلاس» عرضه می شود.
پیش فروش پراید 151 پلاس از زمستان 98 شروع شد و اولین سری آن نیز در اردیبهشت 99 و درحالی بدست مشتریانش رسید که قیمت مبنای اعلامی آن در دعوتنامه ها، چیزی حدود 16 میلیون تومان گران تر از 151 معمولی بود.
سایپا برای وانت 151 پلاس، تمام تلاشش را انجام داده تا اکثر امکانات جدید تیبا 2 پلاس را در این خودرو نیز استفاده کند. اگر به لیست تجهیزات سایپا 151 آپشنال دقت کنیم، متوجه تجهیزات جدید زیر می شویم:
برچسب گرافیکی بدنه
رول بار
سنسور عقب
زیرپایی سه بعدی
روکش چرم صندلی
تریم داخلی مشکی
کفپوش اتاق بار (لاینر)
رینگ اسپرت (سفارشی)
مانیتور لمسی با دوربین عقب
آینه برقی راهنمادار (مشابه 132)
سیستم هشداردهنده (مشابه 132)
تفاوت تیپ های پراید
بعد از پروژه ارتقای پراید که اواخر دهه 80 شمسی انجام شد، سایپا تیپ های جدیدی را به خانواده پراید 111، پراید 131، پراید 132، پراید 141 و حتی پراید 151 که در سال 93 تولیدش شروع شد، اضافه کرد. در همه این مدل ها، تفاوت آپشن های پراید، مطابق جدول زیر است:
تجهیزات
SL
SX
LE
EX
TL
SE
ایربگ راننده
–
–
دارد
دارد
دارد
دارد
ایربگ سرنشین
–
–
–
–
دارد
دارد
فرمان هیدرولیک
–
دارد
–
دارد
–
دارد
موتور +HP
پروژه پراید ارتقایافته یا همان پرایدهایی که برچسب +HP روی بدنه آنها حک شده بود، در سال 1390 انجام شد؛ هدف سایپا، بهبود موتور خودروهای پراید طرح زیمنس (خانواده X100) بود که نهایتا با تغییراتی در سرسیلندر و سیستم سوخت رسانی توانست قدرت موتور پراید که قبلا حدود 63 اسب بخار در دور موتور 5500 بود را به حدود 67 اسب بخار (در همان دور موتور) برساند.
موتور یورو 4
اندکی پس از عرضه پراید با موتور HP، سایپا در سال 92 دومین ارتقای موتور را انجام داد که حاصل آن، عرضه موتور M13 یورو 4 بود. تغییراتی که سایپا برای ارتقای موتور یورو2 به یورو 4 انجام داد، بسیار بیشتر و گسترده تر از تغییراتی بود که در موتورهای HP اعمال شد چراکه این بار علاوه بر سرسیلندر و سیستم سوخت رسانی، جزییات دیگر موتور مانند میل لنگ، سوپاپ و میل سوپاپ، رینگ و پیستون، سیستم خنک کننده، منیفولدها و … نیز بهبود یافتند.
حاصل همه این تغییرات هرچند در کاهش میزان آلایندگی موتور M13 خلاصه می شد اما در کنار این موضوع، هم قدرت موتور 12% بیشتر شد و هم گشتاورش حدود 6% افزایش یافت. بنابراین در موتور M13 یورو4 خانواده پراید X100، قدرت به حدود 74 اسب بخار و گشتاور نیز به حدود 114 نیوتن متر رسید.
ساختار بدنه روی شاسی (body-on-frame) یا آنچه که اغلب با نام شاسی نردبانی (ladder chasis) خطاب میشد، یک شیوه از معماری در ساخت و تولید در صنعت خودرو است. این گونه از معماری روی فریمی نسبتاً سخت و یا بر روی آن دسته از شاسیهایی که پیشرانه و یا قوای محرکه یک خودرو را حمل میکنند، سوار یا قاب میشود. این ساختار امروزه بیشتر در خودروهای غولآسایی همچون پیکاپها و شاسیبلندهای فولسایز به کار میرود.
”ایده ساخت شاسی نردبانی از خودروسازان آمریکایی نشات میگیرد، چرا که به آنها این امکان را میداد تا با ارائه مدلهای مختلف روی شاسی یکسان، هزینههای تولید یک خودرو را در درازمدت پایین نگه دارند.“در اواخر قرن نوزدهم میلادی، خودروهای سواری آن دوره که البته تماماً دستساز بودند، روی فریمهای مشابه با درشکههای اسبی سوار میشدند. اما در اوایل قرن بیستم میلادی، شاسی نردبانی به شیوهای استاندارد و در مقیاس تولید انبوه روانه بازارهای مصرف در اقصی نقاط دنیا شد. در سالهای 1920 میلادی، تولید انبوه بدنههای کاملاً فلزی توسط سازندگان آمریکایی همچون بیود (budd) و برادران دوج (dodge brothers) آغاز شد، اما همانطور که انتظار میرفت در قاره اروپا استفاده از شاسی نردبانی با تأخیری یک دههای از آمریکا و در اواخر دهه 30 میلادی رایج شد. در این برهه زمانی، خودروهای سفارشی و دستساز ساخته شده در قاره اروپا از فرم بدنه کالسکهای بهره برده و عموماً نیز از شاسیهای با فریم چوبی یا آلومینیم ریختهگری شده استفاده میکردند.
در مقام مقایسه، در قاره اروپا، شاسیهایی با معماری یکپارچه (unibody) و مونوکوک (monocoque) توسط همان شرکت آمریکایی بیود (budd) توسعه و گسترش یافت، اما نکته جالب اینجاست : با آنکه شاسیهای مذکور توسط یک سازنده آمریکایی در اروپا رواج یافته بود ولی تا مدتها بعد، یعنی تا دهه 50 میلادی و حتی دیرتر، زمان برد که چنین ساختارهایی توسط خود سازندگان آمریکایی به کار گرفته شود. علت چنین تأخیری را میتوان در هزینههای طراحی و توسعه چنین ساختارهایی و همچنین هزینههای بالای ماشینکاری و قالبسازی و نیاز به پرسکاریهای بزرگ عنوان کرد که در چارچوب متد تولید انبوه برای خودروسازان آمریکایی چندان به صرفه نبود.
تاریخچه شاسی نردبانی
نخستین خودرویی که در مقیاس تولید انبوه از معماری بدنه روی شاسی بهره برد همان خودروی معروف فورد مدل T است. این تیپ از شاسی، به شرکت فورد این امکان را میداد که ظرفیت تولید را به حد ماکزیمم خود رسانده و هزینههای جاری را تا جای ممکن کاهش دهد.
از آنجایی که خودروسازان آمریکایی به طور مرتب به تغییر طراحی خودروهای خود مبادرت مینمودند استفاده از شاسی نردبانی را بر شاسی یکپارچه ترجیح میدادند زیرا با استفاده از این راهکار میتوانستند بدون تغییر در شاسی خودرو به بهبود مستمر فرم بدنه و تزیینات داخلی کابین آن اقدام نمایند. نکته مهمتر اینکه، استفاده از شاسی نردبانی، نکتهای حائز اهمیت از دید خریداران خودرو در بازار این کشور بود. در عین حال، خودروسازان آمریکایی یک شاسی نردبانی را برای ارائه مدلهای متفاوت استفاده میکردند و همین امر هزینههای تولید یک خودرو را در درازمدت پایین نگه میداشت.
اما برخی دیگر از سازندگان در آن سوی اقیانوس اطلس، یعنی خودروسازان اروپایی، شیوه متفاوتی را که همان استفاده از معماری شاسی بدنه یکپارچه (unibody) است را از اواخر دهه 30 میلادی به کار گرفتند. از زمره نخستین خودروهایی که در مقیاس تولید انبوه از معماری شاسی بدنه یکپارچه استفاده نمودند، میتوان به سیتروئن ترکشن آوانت در سال 1934 میلادی و اپل المپیا در سال 1935 اشاره داشت. اما در مقابل، سازندگان آمریکایی همچنان به همان شیوه سنتی استفاده از شاسی نردبانی، به ویژه در خودروهای سنگین وزن خود از جمله پیکاپها و بلندقامتهای بزرگ سایز ادامه دادند.
در اوایل دهه نود میلادی، با رشد جهشی ورود شاسیبلندهای کوچک اعم از کراساورها و یا مینی کراساورها به بازار، استفاده از معماری بدنه یکپارچه یا همان یونی بادی به نحو وسیعی در چنین خودروهایی رواج یافت. هر چند هنوز هم شرکتهایی مثل فورد، جنرالموتورز و کرایسلر به استفاده از همان معماری شاسی نردبانی برای محصولات تولیدی خود ادامه داده و میدهند، اما آنها نیز امروزه برای اغلب محصولات مدرن خود از همان معماری مدرن شاسی بدنه یکپارچه استفاده میکنند.
از جمله خودروهای معروفی که امروزه از معماری بدنه روی شاسی یا همان شاسی نردبانی استفاده میکنند میتوان به نامهایی همچون مرسدسبنز G کلاس، کادیلاک اسکالید، لینکلن ناویگیتور، شورولت تاهو، شورولت سابربن، شورولت سیلورادو، فورد اکسپیدیشن، فورد F-150، فورد رنجر، جمس یوکان، جمس کانیون، جیپ رانگلر و گلادیاتور، رم 1500، اینفینیتی QX80، لکسوس LX و GX، تویوتا لندکروز، تویوتا توندرا، تویوتا تاکوما، نیسان پاترول، نیسان تیتان و سانگیانگ رکستون اشاره داشت.
مزایای استفاده از معماری بدنه روی شاسی
طراحی، ساخت و بهبود سهلتر در قیاس با معماری شاسی بدنه یکپارچه و مونوکوک
سر و صدای کمتر در زمان تردد و مسافرت
تعمیرات آسانتر پس از بروز تصادف
امکان انعطافپذیری پیچشی بیشتر شاسی پیش از مرحله ساخت و تولید آن
از آنجایی که بدنه خودروهای دارای معماری بدنه روی شاسی در ارتفاع بالاتری از کف زمین مستقر هست در نتیجه کمتر احتمال دارد که چنین خودروهایی متحمل خسارات زنگزدگی ناشی از رطوبت، گل ولای، سنگها، جادههای شنی، آب و غیره شوند.
معایب استفاده از معماری بدنه روی شاسی
از آنجایی که خودروهای دارای بدنه روی شاسی از وزن سنگینتری در قیاس با خودروهای شاسی بدنه یکپارچه یا مونوکوک برخوردارند در نتیجه از کاستی در عملکرد و همچنین مصرف بالاتر سوخت رنج میبرند.
خودروهای دارای بدنه روی شاسی به دلیل ارتفاع بیشتر، از نقطه ثقل بالاتری در قیاس با خودروهای دیگر بهره برده و همین عامل خود موجب لطمه زدن به پایداری و عملکرد آنها در جادهها میشود.
انعطافپذیری پیچشی شاسیهای نردبانی میتواند باعث لطمه در فرمانپذیری و چسبندگی خودرو به زمین در سر پیچها شود.
برخی از معماریهای قدیمیتر بدنه روی شاسی فاقد نقطه شکست هستند.
اگر مرتب و به صورت اصولی به موتورسیکلت خود رسیدگی کنید، علاوهبراین که از مشکلات احتمالی در امان خواهید بود، در هزینه هم صرفهجویی خواهید کرد. درست است که برخی از نکات مربوط به نگهداری از موتورسیکلت عمومی بوده و همه با آنها آشنایی دارند، اما برخی دیگر تخصصی هستند و برای رعایت کردن آنها باید دانش فنی داشته باشید. باید توجه داشته باشید که رعایت این نکات فقط باعث افزایش طول عمر موتورسیکلت شما نمیشود، بلکه ایمنی را هم افزایش خواهد داد. در این نوشته، به نکات مربوط به نگهداری موتورسیکلت میپردازیم و یک چک لیستِ کاربردی هم در اختیار شما قرار میدهیم تا در رعایت اصول اولیه نگهداری از موتورسیکلت به شما کمک کند. «باما» همراه باشید تا همیشه موتورسیکلتی سالم و ایمن داشته باشید.
مواردی که باید به صورت مرتب در موتورسیکلت به آنها رسیدگی شود
در این قسمت، اصول اولیه نگهداری از موتورسیکلت را برای شما بیان میکنیم تا با رعایت آنها، اطمینان حاصل کنید موتورسیکلت شما در وضعیتی ایدهآل قرار دارد. اگر به این موارد اهمیت ندهید و به صورت مرتب به آنها رسیدگی نکنید، به بعضی از قطعات موتورسیکلت شما فشار زیادی وارد شده و آسیب خواهند دید. به این ترتیب، عملکرد این قطعات دچار اختلال شده و حتی ممکن است شاهد از کار افتادن آنها نیز باشید. شاید این طور تصور کنید که رسیدگی مرتب به موتورسیکلت از نظر هزینه منطقی و قابل توجیه نیست، اما باید بدانید که در بلند مدت، این رسیدگیها باعث صرفهجویی در هزینه خواهد شد. به علاوه، اگر برای سفری طولانی برنامهریزی کردهاید، پیشنهاد میکنیم پیش از شروع سفر، به موتورسیکلت خود رسیدگی کنید تا در طول سفر با مشکلی مواجه نشوید (البته این رسیدگی، به حفظ جان شما هم کمک خواهد کرد).
مورد اول: تعویض روغن موتور
تعویض روغن کار بسیار سادهای است، اما همین کار ساده، نقشی حیاتی در عملکرد صحیح موتورسیکلت شما ایفا میکند. پیش از هر چیز، اگر در موتورسیکلت شما قطعهای وجود دارد که از جنس آلومینیوم است (به طور مثال اگزوز)، باید آن را بپوشانید. میتوانید برای این کار، از فویلِ آلومینیوم یا چیزی مشابه با آن استفاده کنید. پس از پوشاندن قطعات آلومینیومی، پیشرانه را روشن کنید و اجازه بدهید برای مدت پنج دقیقه کار کند. این کار باعث میشود گرانروی روغن موتور کاهش پیدا کرده و راحتتر تخلیه شود. حالا میتوانید پیشرانه را خاموش کنید. دقت داشته باشید که موتورسیکلت باید در شرایطی باشد که صاف بوده و به هیچ طرفی متمایل نشده باشد. محل درپوشِ مخصوص تخلیه روغن را پیدا کرده و آن را باز کنید (پیشنهاد میکنیم پیش از انجام این کار، به بخش تعویض روغن در کتابچه راهنمای موتورسیکلت خود مراجعه کنید؛ چرا که ممکن است برای دسترسی به این درپوش، نیاز باشد قطعات دیگری را هم باز کنید). ظرفی را زیر این درپوش قرار دهید تا روغن کارکرده در آن تخلیه شود. مورد بعدی که در نگهداری از موتورسیکلت بسیار مهم به شمار میرود، فیلتر روغن است.
پس از این که روغن موتور تخلیه شد، باید فیلتر روغنِ نو را نصب کرده و روغنِ نو را درون پیشرانه بریزید. پیشنهاد میکنیم برای ریختن روغن حتماً از قیف استفاده کنید؛ در غیر این صورت به احتمال زیاد باید وقت زیادی را صرف نظافت کنید! علاوهبراین، حتماً از نوعی روغن استفاده کنید که برای موتورسیکلت شما مناسب باشد. میتوانید با هر بار تعویض روغن، درپوشِ مخصوص تعویض روغن را هم عوض کنید، اما انجام این کار ضرورتی ندارد.
مورد دوم: تعویض فیلتر هوا
این مورد، روی عملکرد موتورسیکلت شما تاثیر مستقیم دارد. همانطور که میدانید، فیلتر هوا از ورود ذرات و کثیفی به درون پیشرانه کاملاً جلوگیری میکند. اگر فیلتر هوا گرفته باشد، هنگام شتابگیری با تاخیری محسوس مواجه خواهید شد. تنها یک نکته منفی در خصوص تعویض فیلتر هوا وجود دارد: شاید برای دسترسی به آن، لازم باشد برخی قطعات مهم را باز کنید.
حتی در برخی موتورسیکلتها، دسترسی به فیلتر هوا از زیر باک بنزین امکانپذیر است. اما نکته مثبت این است که پس از دست پیدا کردن به فیلتر هوا، تعویض آن بسیار ساده است. فیلتر هوای نو تاثیر مثبتی در عملکرد موتورسیکلت شما خواهد داشت، تاثیری که محسوس خواهد بود.
مورد سوم: فشار باد و وضعیت آجِ تایرها
همانطور که میدانید، چک کردن فشار باد تایرها از مواردی است که باید به صورت مرتب انجام شود؛ چرا که فشار باد تایرها روی چسبندگی موتورسیکلت شما با سطح مسیر تاثیر خواهد داشت. پیشنهاد میکنیم هر بار که فشار باد یک تایر را چک میکنید، وضعیت سوپاپِ مخصوص تنظیم باد آن را هم مورد بررسی قرار دهید. اگر برای سفری طولانی برنامهریزی کردهاید، پیشنهاد میکنیم پیش از شروع سفر، حتماً از سالم بودن سوپاپهای مخصوص تنظیم باد اطمینان حاصل کنید؛ چرا که در چنین سفرهایی ثابت بودنِ فشار باد تایرها در طول سفر موضوعی بسیار مهم به شمار میرود.
علاوهبراین، یکی از موارد حیاتی در نگهداری از موتورسیکلت، بررسی وضعیت آج تیرهاست. این کار بسیار ساده است: یک سکه را درون شیارهای آج تایر قرار داده و اطمینان حاصل کنید که آج به میزان کافی ارتفاع داشته باشد. واضح است که وضعیت آج تایرها روی چسبندگی موتورسیکلت با سطح مسیر تاثیری قابل ملاحظه خواهد داشت.
مورد چهارم: تعویض مایع رادیاتور
همان طور که میدانید، مایع رادیاتور – که با نامهای مایع خنککننده و ضد یخ هم شناخته میشود – از داغ شدن بیش از حدِ یشرانه در تابستان و یخ زدن آن در زمستان جلوگیری میکند. در تعویض مایع رادیاتور هم همانند تعویض فیلتر هوا، بخش مشکل کار دسترسی به مخزن مایع رادیاتور است. در این مورد هم همانند تعویض روغن، باید مکان پیچِ مخصوص تخلیه مایع رادیاتور را پیدا کنید. یک ظرف زیر این پیچ قرار داده و پیچ را باز کنید تا مایع درون مخزن کاملاً تخلیه شود. پس از تخلیه کامل مخزن، درپوش رادیاتور را باز کرده و آن را بردارید. حال باید پیچِ مخصوص تخلیه مایع رادیاتور را بسته و مایع رادیاتورِ نو را اضافه کنید. در این مورد هم همانند تعویض روغن، پیشنهاد میکنیم برای ریختن مایع رادیاتور حتماً از قیف استفاده کنید. فراموش نکنید که به کتابچه راهنمای موتورسیکلت مراجعه کرده و اطمینان حاصل کنید که از مایع رادیاتور مناسب استفاده میکنید.
همه قسمتهایی که باز کرده بودید را بسته و پیشرانه را روشن کنید. اجازه بدهید برای چند دقیقه کار کند. پس از این که پیشرانه گرم شد، آن را خاموش کرده و چک کنید که سطح مایع رادیاتور به میزان کافی رسیده باشد؛ در غیر این صورت مجدداً مایع رادیاتور اضافه کنید تا سطح آن به میزان کافی برسد. برای اطلاع از این که سطح مایع رادیاتور برای موتورسیکلت شما باید در چه حدی باشد، به کتابچه راهنمای موتورسیکلت مراجعه کنید (معمولاً، روی مخزن مایع رادیاتور دو علامت وجود دارد که سطح مایع رادیاتور باید میان آن دو قرار بگیرد).
مورد پنجم: تمیز کردن زنجیر
همانطور که میدانید، تمیز بودن زنجیر از نکاتی است که در یک موتورسیکلت باید مورد توجه قرار بگیرد. در همه موتورسیکلتهای جدید، زنجیر از نوعی است که در ساختار آن واشرِ حلقهای به کار رفته و همین موضوع سبب شده زنجیر آسیبپذیری کمتری داشته باشد. البته تمیز کردن زنجیر کاری نیست که لازم باشد هر روز انجام بدهید، اما باید دقت کنید که زنجیر بیش از حد کثیف نشود. در کتابچه راهنمای برخی موتورسیکلتها اشاره شده که پس از چه میزان کارکرد، زنجیر باید تمیز شود.
اما نکته مثبت این است که تمیز کردن زنجیر کار مشکلی نیست؛ در واقع میتوان گفت این مورد از موارد دیگر این لیست بسیار سادهتر است. برای این کار، موتورسیکلت باید در شرایطی باشد که چرخ عقب از زمین بلند شده باشد. حالا باید دنده را در حالت خلاص قرار دهید تا کار کردن با زنجیر آسانتر شود. در ابتدا، باید خاک و سنگهای ریزی که در زنجیر جمع شدهاند را پاک کنید.
پس از آن که زنجیر کاملاً تمیز شد، باید آن را روغنکاری کنید. این کار هم از مواردی است که در نگهداری از موتورسیکلت حیاتی به شمار میرود. نکته مهم این است که روغنکاری زنجیر به درستی انجام شود. همانطور که پیش از این هم اشاره شد، در اکثر موارد زنجیر از نوعی است که در ساختار آن از واشر حلقهای استفاده شده و به همین دلیل، روغنکاری باید طوری انجام شود که روغن به درون اتصالات زنجیر نفوذ کند. دقت کنید که حتماً از روغن مخصوص زنجیر استفاده کنید. پس از این که زنجیر را کاملاً روغنکاری کردید، اجازه بدهید روغن برای مدت پنج دقیقه روی آن مانده و سپس روغن اضافی را با یک دستمال پاک کنید.
مورد ششم: چک کردن و تعویض باتری
باتری هم از مواردی محسوب میشود که در نگهداری از موتورسیکلت بسیار اهمیت دارد. نکته مهم این است که اگر روی موتورسیکلت شما لوازم جانبی برقی نصب شده، دقت داشته باشید که باتری باید همیشه در وضعیتی مطلوب باشد. پیشنهاد میکنیم پیش از این که باتری موتورسیکلت شما کاملاً غیر قابل استفاده شود، آن را تعویض کنید.
در اکثر موتورسیکلتها، دسترسی به باتری چندان ساده نبوده و باید برخی قطعات را باز کنید تا به آن دسترسی پیدا کنید. پس از خارج کردن باتری، آن را روی یک سطح صاف و تراز قرار داده و سطح اسید آن را چک کنید (معمولاً، روی باتری محدودهای مشخص شده که سطح اسید باید در آن محدوده قرار بگیرد). اگر سطح اسید باتری کافی نیست، باید به آن آب بدون یون – یا همان آب دییونیزه – اضافه کنید تا سطح اسید به حد مناسب برسد. حال باید به دو سرِ مثبت و منفی باتری گریس بزنید تا در برابر زنگ زدن مقاوم شوند. این نکته را در نظر داشته باشید که باتری از اسید پُر شده و باید هنگام حمل کردن آن دقت کافی را داشته باشید تا اسید درون باتری روی پوست شما ریخته نشود. به علاوه، در برخی باتریهای جدید امکان اضافه کردن مایع وجود ندارد؛ در این صورت اگر باتری مشکل پیدا کند، باید آن را تعویض کنید.
چک لیست مخصوص رسیدگی به موتورسیکلت
با کمک این چک لیست، میتوانید به صورت مرتب وضعیت موتورسیکلت خود را ارزیابی کرده و از سالم بودن آن اطمینان حاصل کنید.
مورد اول: دور تا دورِ موتورسیکلت را از نظر ظاهری چک کنید
ممکن است این مورد ساده به نظر برسد، اما در واقع این طور نبوده و بررسی ظاهری در نگهداری از موتورسیکلت حیاتی محسوب میشود. به صورت مرتب، موتورسیکلت خود را با دقت از نظر ظاهری بررسی کنید، بعضی مواقع با مواردی مواجه خواهید شد که شما را متعجب خواهند کرد. همیشه قبل از سوار شدن، نگاهی به دور تا دورِ موتورسیکلت داشته باشید. ممکن است با همین نگاه ساده، متوجه مشکلاتی بشوید؛ به طور مثال ممکن است یکی از تایرها پنچر شده یا اگزوز مشکلی پیدا کرده باشد.
مورد دوم: باتری را چک کنید
این کار بسیار ساده است: هر بار که سوار بر موتورسیکلت میشوید، پیش از روشن کردن پیشرانه، چراغ جلو را روشن کنید. با این کار، متوجه خواهید شد که آیا باتری شارژ کافی دارد یا خیر. به علاوه، با این روش میتوانید وضعیت باتری را هم ارزیابی کنید و در صورتی که باتری ضعیف شده باشد، به موقع آن را تعویض کنید.
مورد سوم: رینگها و تایرها را چک کنید
این مورد بسیار ساده بوده و میتوانید پیش از هر بار سوار شدن، وضعیت رینگها و تایرهای موتورسیکلت را چک کنید. برای چک کردن تایرها، فقط کافی است آنها را با انگشت شست فشار داده و اطمینان حاصل کنید که فشار باد کافی داشته باشند. برای چک کردن رینگها، میتوانید هر رینگ را از دو طرف بررسی کرده و اطمینان حاصل کنید که لبههای رینگ خم نشده باشند. فراموش نکنید که موتورسیکلت بر روی چرخها حرکت میکند و سالم بودن رینگها و تایرها از موارد حیاتی به شمار میروند.
مورد چهارم: چک کردن زنجیر
همانطور که میدانید، زنجیر از بخشهای حیاتی موتورسیکلت به شمار میرود. به طور معمول، اگر نکاتی که پیش از این اشاره کردیم را به صورت مرتب و در زمان مناسب رعایت کنید، برای زنجیر هم مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. با این حال، پیشنهاد میکنیم در کنار رسیدگی مرتب به موارد ذکر شده، برخی مواقع هم وضعیت زنجیر را بررسی کنید. برای این کار، موتورسیکلت را در حالتی قرار دهید که چرخ عقب از زمین بلند شده باشد و آن را با دست بچرخانید. در حالی که چرخ عقب را به آرامی میچرخانید، اتصالات زنجیر را از فاصله بسیار نزدیک و به دقت چک کنید. همه اتصالات باید سالم بوده و بیش از حد کثیف نباشند؛ در غیر این صورت باید زنجیر را تعویض کرده یا آن را تمیز کنید.
مورد پنجم: چک کردن ترمزها
واضح است که این مورد از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و باید وضعیت ترمزها را به صورت مرتب چک کنید. وضعیت کالیپرها را چک کرده و اطمینان حاصل کنید که سالم هستند. به علاوه، باید ضخامت دیسکها را هم بررسی کنید و چک کنید که ضخامت آنها از حداقل رقم مجاز کمتر نباشد. مورد بعدی که باید چک کنید، این است که دیسکها تاب نداشته باشند. در آخر، چک کنید که قسمتی زنگ نزده و یا بیش از حد کثیف نباشد؛ در غیر این صورت باید حتماً آنها را تمیز کنید.
مورد ششم: چک کردن مایعات و روغنها
همیشه پیش از سفر، باید سه چیز را چک کنید: روغن موتور، مایع رادیاتور و مایع ترمز. اگر هر کدام از این سه مورد وضعیت مطلوبی نداشته باشد، میتواند مشکلات اساسی برای شما ایجاد کند. فراموش نکنید که مهمترین موضوع در نگهداری از موتورسیکلت، پیشگیری از مشکلات و خرابیهاست. این موضوع شامل مشکلات فنی و ایمنی میشود. به طور مثال، کم بودن مایع ترمز تاثیر منفی در عملکرد ترمزها خواهد داشت و میتواند بسیار خطرناک باشد. کم بودن مایع رادیاتور هم نمونهای دیگر از این مشکلات بوده که میتواند باعث افزایش بیش از حدِ دمای پیشرانه شده و سبب خرابی برخی قطعات شود.
مورد آخر: چک کردن نهایی
چک کردن نهایی بسیار مهم بوده و پیشنهاد میکنیم پیش از روشن کردن موتور، آن را انجام دهید. سوار بر موتورسیکلت شده و چک کنید که آیا چراغ ترمز کار میکند یا خیر. ترمزها را چک کنید، اگر احساس میکنید که در حد معمول سفت نیستند، احتمال دارد مایع ترمز از حد مجاز کمتر باشد. پیشنهاد میکنیم در ابتدا برای مدتی کوتاه با سرعت پایین حرکت کنید و پس از این که اطمینان حاصل کردید مشکلی وجود ندارد، میتوانید از راندن موتورسیکلت لذت ببرید.
با آغاز انقلاب و کاهش قابل توجه واردات خودرو و توجه به تولیدات داخلی مفهوم اجتماعی و سیاسی خودرو عمیقاً تغییر کرد. حالا این صنعت و بازار بهشدت به مردم آمیخته شده بود. و این آغاز شکلگیری یک پدیده نوظهور بود؛ بازار خودروهای دستدوم. بازاری موازی در راستای مدلهای صفرکیلومتر که اگر نگوییم اهمیتی بیشتر از مدلهای کارخانهای داشتند، میزان اهمیتشان کمتر هم نیست. اما بزرگترین تفاوت و شاید چالشبرانگیزترین آن، تفاوت در تقابل بین خریدار و فروشنده است. چراکه خریدار و فروشنده در بازار خودروهای صفرکیلومتر، مشتری و کارخانه است حال آنکه این ساختار در بازار خودروهای کارکرده مشتری و مشتری است.
خودروی کارکرده؛ به صرفه ولی پرحاشیه
تفاوت قیمت یک کالا نو با نمونه مشابه که حتی کمی از آن استفاده شده، ناشی از مدلهای ذهنی و برخی از هنجارهای اجتماعی است. این الگوی اقتصادی نه فقط منحصر به خودرو بلکه عملاً روی تمام کالاها سایه میاندازد. از فرش و مبلمان تا لوازم اداری و آشپزخانه از کالاهای زینتی گرفته تا تجهیزات فنی.
در این میان خودرو به دلیل گستردگی استفاده و قیمت بالاتری که نسبت به کالاهای دیگر دارد، از حساسیت بیشتری در بحث خریدوفروش مدل کارکرده برخوردار است. با تغییر شرایط اقتصادی جامعه طی دورههای مختلف مانند جنگ، تحریم، ممنوعیت واردات و غیره رویکرد برای خرید وسیله نقلیه ارزانتر هم تقویت شد. اما این تمام ماجرا نبود و نیست.
باورهای ذهنی و اجتماعی درباره نو و یا مستعمل بودن کالا، با وسواسی بیشتر روی دنیای خودرو هم اعمال شد. تا پیش از این، خرید خودرو با معیارهایی مانند قدرت، سرعت، آپشن، برند و سال ساخت سنجیده میشد اما با توسعه بازار مدلهای دستدوم حالا معیارهایی مانند سلامت فنی، سلامت ظاهری و البته میزان پیمایش اهمیت پیدا کرد. به مرور این حساسیتها برای خود تبدیل به قاعده و قانون شد و شکل مدونی گرفت. راهکارهای جدیدی شکل گرفت برخی مدعی نوآوری شدند. شیطنتهایی پدید آمد و برخی دیگر ادعای تشخیص آن را مطرح کردند. حالا دیگر خرید خودروی دستدوم به مراتب سختتر از مدل نو شده است. این آغاز ظهور یک پدیده دیگر است؛ کارشناسی خودرو.
کارشناسی خودرو؛ جبر یا اختیار؟
از همان دهه 40 میلادی ایرانیها نشان دادند گویا چندان هم با این مکعب فلزی تندرو غریبه نیستند. ناگهان مانند دستی از غیب، هنر تعمیر و مکانیکی در اذهان عمومی تبلور کرد. اگرچه آن روزها محدودیت و ممنوعیتی برای انتقال فناوری از کشورهای دیگر نبود ولی استعداد خاص ایرانیها روشهای بدیعی برای تغییر و تحول در قسمتهای فنی و مهندس خودرو به وجود آورد. جذابیت ذاتی خودرو علاوه بر افزایش علاقه به آن، دانشی ناب را هم توسعه میداد. دانشی که نه فقط در چال تعمیرگاهها بلکه در بازار خریدوفروش هم کاربرد داشت.
معامله خودروی کارکرده یک جاده دوطرفه بود. اگرچه تا پیش از آن فروش خودرو یک هنر محسوب میشد، اکنون خرید خودرو هم ظرافت خاصی میطلبید. روی دیگر دانش فنی و مکانیکی خودروها، روی سیاه آن بود. برخی از فروشندگان با توجه به همان معیارهای خودساخته در دنیای دستدومها به روشها نامتعارف دستکاری در خودرو روی میآوردند. تغییر کیلومتر خودرو، ظاهرسازی بدنه و حتی تغییر در تریم تزئیناتی داخل خودرو خریدار را به پرداخت مبلغی بیش از حد متعارف مجبور میکرد. ناآشنا بودن افراد نسبت به مسائل فنی کمکم تبدیل به یک معضل شد. آنهایی که دسترسی به یک مکانیک وارد داشتند، حقیقتاً به معدنی از طلا دست پیدا میکردند. مراجعه به تعمیرگاه پیش از عقد قرارداد حالا تبدیل به یک رسم شده بود.
کارشناسی خودرو کارکرده
حتما این جمله را شنیدهاید که «خودروی کارکرده را باید از آشنا گرفت». این حرف، میتواند 3 دلیل اصلی داشته باشد:
دلیل اول اینکه، شما سابقه خودرو کارکردهای که قصد خریدش دارید را نمیدانید؛ یعنی نمیدانید چه اتفاقاتی برای این خودروها رخ داده، سرویس و نگهداری آنها چطور بوده و مالکانشان، چطور از این خودروها، کار کشیدهاند!
دلیل دوم اینکه، مگر چند نفر از ما، راننده و تعمیرکار حرفهای خودرو هستیم؟! چقدر تخصص برای عیبیابی خودروها داریم؟ پشت فرمان چند خودروی مختلف نشستهایم و تجربه کسب کردهایم؟ بیایید جواب منصفانهای به این سوالات بدهیم: کارشناسی خودرو، کار هرکسی نیست.
دلیل سوم اینکه، همه ما انتظار داریم که فروشنده خودرو، حتی بعد از اتمام معامله، جوابگوی ما باشد؛ درصورتیکه چنین نیست! اگر مدتی بعد از معامله خودرو، متوجه ایراد یا مشکلی اساسی در خودرویتان شدید، این حق را دارید که تلفن را بردارید و به فروشنده خودرو، زنگ بزنید! اما این حق را ندارید که از او بخواهید تا جوابگوی این مشکلات باشد چراکه معامله تمام شده و کار از کار، گذشته است.
اینجاست که در زمان معامله خودروهای کارکرده، پای کارشناسان خودرو هم باز میشود؛ کارشناسی که تجربه و تخصص دارد و البته مسئولیتپذیر است.
اصلا همه این حرفها به کنار؛ به دلایل اقتصادی هم استفاده از کارشناس خودرو، به نفع شماست چراکه اجرتی که کارشناس میگیرد، در ازای هزینهای که برای خرید خودرو دست دوم میکنید، واقعا ناچیز است. اما همین هزینه ناچیز، گاهی اوقات میتواند جلوی ضرر دهها میلیونی شما را در هنگام خریدن خودروهای معیوب، بگیرد.
خودروهای صفر کیلومتر که نیازی به کارشناسی ندارند اما وقتی صحبت از خودروهای کارکرده میشود، داستان کاملا فرق میکند چراکه همه چیز یک خودروی کارکرده را ابتدا باید بررسی کنید تا قیمت واقعی خودرو کشف شود. کارشناسی خودروهای کارکرده، معمولا به چهار بخش زیر دستهبندی میشود که در ادامه، هرکدام را مختصرا توضیح میدهیم:
کارشناسی رنگ خودرو
کارشناسی بدنه خودرو
کارشناسی فنی خودرو
کارشناسی تجهیزات خودرو
کارشناسی رنگ خودرو
معیارهای مختلفی برای تعیین ارزش خودروهای دستدوم وجود دارد. آنچه منطقی به نظر میرسد، کیفیت و کارایی خودرو برای خریدار و یا خریداران بعدی است. اما باید اعتراف کرد که از دید مشتری ایرانی رنگ دار بودن خودروی دستدوم از بالاترین اهمیت برخوردار است. اینکه چطور و چگونه این باور شکل گرفته، چندان حائز اهمیت نیست ولی آنچه عجیب است بیاهمیتی نسبت به معیارهای دیگری است که باعث میشود چالشهای فنی پیشبینی نشدهای رخ بدهد.
اوضاع تا شرایطی پیش میرود که برخی از افراد حتی بعد از یک تصادف شدید، آفتابسوختگی و یا هر اتفاق دیگری از ترس افت قیمت، خودروی معیوب خود را رنگآمیزی نمیکنند. صحنهای زشت که چهره بیروح شهر را دچار چالش میکند. از این دست خرده باورها موجب شکلگیری یک اعتقاد کلی شده است. در حالی که در بزرگترین نمایندگیهای فروش خودروی دستدوم دنیا نیز رنگ داشتن خودرو اهمیت چندانی ندارد. به دلیل تمام این مصادیق است که مشتریان خرید خودروهای کارکرده اولین چیزی که از کارشناس میخواهد، بررسی رنگ خودرو است.
سالهاست که شرکتهای خودروساز، رنگ آمیزی بدنه را با دستگاههای رباتیک انجام میدهند. به همین دلیل نیز در اکثر خودروها، میزان ضخامت رنگ پاشیده شده، در یک محدوده خاص است. این محدوده را با کمک دستگاه تشخیص رنگ بدنه یا «تستر رنگ بدنه» تعیین میکنند. این دستگاه یا از نوع مغناطیسی است یا از نوع دیجیتال.
دستگاه تشخیص رنگ مغناطیسی
متداولترین و سادهترین نوع دستگاه تشخیص رنگ بدنه، قلم مغناطیسی یا تستر مغناطیسی است.
در قلم مغناطیسی، آهنربای بسیار حساسی وجود دارد که حرف اول و آخر را همین آهنربا میزند! حتی افتادن این قلم به روی زمین یا قراردادنش در نزدیکی وسایل مغناطیسی، میتواند صدمات جدی به آن وارد کند. بنابراین در نگهداری این قلمها، بسیار محتاط باشید.
قلم مغناطیسی با کمک آهنربا و فنر، کار میکند که یعنی، سازوکار آن بصورت آنالوگ است. بنابراین از این قلمها، نباید انتظار دقت خوبی را داشته باشید.
ضخامت رنگ بدنه با درجهبندی موجود روی قلم مغناطیسی، «نسبت عکس» دارند. مثلا هرچقدر ضخامت رنگ روی بدنه، بیشتر باشد، نیروی مغناطیسی کمتری برای جداکردن قلم از بدنه، لازم است. بنابراین فنر متصل به آهنربا هم کمتر کشیده میشود. درنتیجه، قلم هم درجه کمتری را به شما نشان میدهد.
قلمهای تشخیص رنگ مغناطیسی موجود در بازار، قیمتهای ارزانی دارند. این یعنی، کیفیت ساختشان بالا نبوده و طبیعی است که به مرور زمان، کاراییشان از بین میرود. «کمشدن خاصیت آهنربایی» و همچنین «شل شدن فنر داخلی» آنها، از شایعترین مشکلاتی است که بعد از مدتی استفاده، برای این قلمها رخ میدهند.
در صورت استفاده از قلم مغناطیسی، اگر آهنربا به بدنه نچسبد، دو علت دارد؛ یا قلمتان خراب شده یا اینکه بدنه، دارای بتونه است.
در هنگام برداشتن قلم مغناطیسی از روی بدنه، باید مراقب باشید. چراکه اگر دقت نکنید و مثلا قلم را روی بدنه بکشید، رنگ بدنه به احتمال فراوان، خراش برمیدارد.
دستگاه تشخیص رنگ دیجیتال
دستگاه تشخیص رنگ دیجیتال یا ضخامتسنج دیجیتال، میتواند تا یک میکرون (یک هزارم میلیمتر) را هم اندازهگیری کند. به همین دلیل، هم دقتشان بالاست و هم قیمتشان!
برخلاف قلم مغناطیسی، از دستگاه تشخیص رنگ دیجیتال میتوان برای بدنههای غیرآهنی (مثل آلومینیوم یا فایبرگلاس) هم استفاده کرد.
سازوکار دستگاههای دیجیتال، بر اساس پالس صوتی است؛ به این ترتیب که با محاسبه زمان رفت و برگشت امواج صوتی، این دستگاه میتواند ضخامت بدنه خودرو را تشخیص دهد.
نکاتی درباره تشخیص رنگ خودرو
قبل از استفاده از دستگاه تشخیص رنگ، سطح بدنه خودرو را کاملا تمیز کنید.
برای تشخیص رنگ شدگی بدنه، اصطلاحا به عدد «شاخص» نیاز دارید تا با کمک آن، بتوانید ضخامت رنگ قسمتهای مختلف بدنه را با هم مقایسه کنید.
سقف خودرو بهترین قسمت بدنه، برای تعیین شاخص است. اگر سقف دچار آفتاب سوختگی باشد، عدد شاخص را از ستونها برمیدارند.
معمولا در فرآیند رنگآمیزی خودروها در کارخانه، تمامی اجزای جداشدنی بدنه، با یکدیگر رنگ آمیزی نمیشوند. این یعنی شاخصی که برای هر قسمت از بدنه بدست میآورید، قطعا با قسمت دیگر بدنه، متفاوت است. اما این تفاوت تا چه اندازه قابل قبول است؟ فقط کسی که سالها تجربه این کار را دارد، میتواند به این سوال، پاسخ دهد. البته برای کمترشدن احتمال خطا در تعیین شاخص، توصیه میکنیم که اجزای بدنه خودرو را به 4 بخش، تقسیم کنید و برای هر بخش، یک شاخص جداگانه، بدست آورید. این 4 بخش عبارتند از:
سقف، ستون و گلگیر
کاپوت
در صندوق عقب
درهای کناری
کیفیت رنگ بدنه، ارتباط مستقیمی با قیمت خودرو دارد. یعنی هرچقدر قیمت خودرو، کمتر باشد، شما هم باید حساسیتتان را کمتر کنید! به عنوان مثال در خودرویی مثل ام وی ام 110، ضخامت رنگ در قسمتهای مختلف بدنهاش، یکسان نیست. علاوه بر قیمت خودرو، گاهی اوقات باید از کیفیت ساخت خودروها هم خبر داشته باشید؛ مثلا مدلهایی مانند لیفان 820 یا مزدا 3، با اینکه خودروهای ارزانقیمتی نیستند اما برخی از مالکان این دو خودرو، با مشکل رنگ بدنه روبرو شدهاند.
نکته پایانی اینکه کارشناسی رنگ خودرو هرچند با وجود قلمهای تشخیص رنگ، سادهتر شده و کار سادهای به نظر میرسد اما فراموش نکنیم که تجربه، دانش، مهارت و شناخت خودروهای بازار، ویژگیهایی است که کارشناسان رنگ بدنه را از افراد عادی، متمایز میکنند.
کارشناسی بدنه خودرو کارکرده
دومین قسمتی که باید در کارشناسی خودرو کارکرده آنرا بررسی کنید، وضعیت بدنه است. شاید باورش سخت باشد اما هنوز هم یکی از موثرترین روشها برای بررسی بدنه خودرو، بازدید چشمی و لمس کردن یا دست کشیدن روی بدنه است.
درهای کناری و کاپوت، بیشترین صدمات را در تصادفات میبینند؛ پس در بررسی این نقاط، «زمان و دقت» بیشتری را صرف کنید. قبل از شروع بازدید بدنه، یکبار دور خودرو بچرخید و قسمتهای بدنه را در زوایای مختلف، نگاه کنید. انعکاس محیط در بدنه خودرو باید یکنواخت باشد اما اگر موجی در انعکاس بدنه میبینید یا متوجه کدر بودن رنگ بعضی از قسمتها شدید، شک نکنید که اتفاقی برای این قسمتها رخ داده است.
بررسی در موتور
برای بررسی کاپوت، دستتان را روی بخشهای مختلف آن بکشید و مطمئن شوید که هیچگونه پستی یا بلندی را زیر دستتان لمس نمیکنید.
کاپوت را بالا بزنید و چک کنید که تغییر خاصی در اتصالات کاپوت (مثل پیچ و مهره، جک، قفل کاپوت و …) رخ نداده باشد چراکه معمولا قطعات تعویضی با قطعات فابریک کارخانه، هم رنگ و هم شکل متفاوتی دارند.
به گوشههای کاپوت، خوب دقت کنید تا اثری از اسپری رنگ یا چکه کردن رنگ، وجود نداشته باشد چراکه اینها نشانهای از تعویض یا صافکاری هستند.
قفل کاپوت را چک کنید و ببینید که آیا به درستی کار میکند یا خیر. برای این کار، کافی است یکی دوبار، کاپوت را باز کنید و مجددا ببندید. اگر کاپوت با فشار زیاد دستتان بسته شد، یا تاب دارد یا مکانیزم قفلش، خراب شده است.
بررسی درهای کناری
برای بررسی اولیه درها، یکیدوبار، دستتان را روی قسمتهای مختلف در بکشید تا از نبود هرگونه فرورفتگی مطمئن شوید.
گوشههای درها، کمترین مقاوت را در ضربات دارند، پس حتما آنها را هم چک کنید تا اصطلاحا «تاب» نداشته باشند.
درها را باز کنید و ببندید؛ صدای بستهشدن و نحوه بستهشدن درهای سالم را همه ما میتوانیم تشخیص دهیم!
وقتی درها را باز میکنید، رکاب و پارکابی را حتما چک کنید تا شکل و شمایل سالمی داشته باشند. وجود فرورفتگی یا موج در شکل رکابها، میتواند نتیجه یک تصادف شدید باشد.
محل اتصال درها به بدنه را بررسی کنید تا مبادا اثری از اسپری رنگ روی سیم و کابلهای آن وجود داشته باشد. اگر اثری از اسپری رنگ دیدید، حتما از مالک خودرو، دلیلش را بپرسید.
بررسی صندوق عقب
در صندوق و محفظه صندوق را تنها به این دلیل چک میکنیم تا مطمئن شویم که خودرو، تصادف سنگینی از عقب نداشته است.
در صندوق را باز کنید و کفپوش یا موکت صندوق را بردارید تا بدنه فلزی خودرو را ببینید. این بدنه فلزی نباید پوسیده باشد، نباید سطح ناهمواری داشته باشد، نباید اثر از جوشکاری یا رنگ در کنارههای آن باشد.
اگر کفپوش به بدنه چسبیده شده بود، کافی است لبههای شلگیر را چک کنید تا اصطلاحا «غری» نداشته باشد.
زیر در صندوق را چک کنید تا مبادا اثرات ناشی از صافکاری یا تعمیر بر اثر تصادف، در آن وجود داشته باشد.
بررسی سقف و ستون
آخرین مرحله بررسی بدنه، بازدید سقف و ستون است که فقط با یک نگاه ساده، کارتان به پایان میرسد!
در سقف خودروها معمولاً نقاط ریزی و خراشهای کوچکی میبینید که چندان مهم نیستند. این نقاط به دلیل پرتاب شدن سنگریزه از زیر چرخ خودروها، بوجود میآیند.
در سالهای اخیر با پدیدهای به نام افتادن گلدان روی سقف، روبرو شدیم؛ وقتی فروشنده از چنین عبارتی استفاده میکند، بصورت غیرمستقیم میخواهد به شما بگوید که چیز مهم نیست و فقط یک گلدان افتاده و بس! اما باید مراقب باشید؛ چون نمیدانید که آیا واقعا گلدانی روی سقف افتاده یا دلیلش، اتفاق بدتر دیگری بوده. در این موارد خاص، مشورت با کارشناس خودرو، بسیار مهم است.
فقط آنهایی که سالها تجربه رانندگی و تعمیرات خودرو دارند، میتوانند با کمترین خطا، تمام اجزای فنی خودروهای کارکرده را چک کنند. پس اگر چنین مهارتی ندارید، لطفا خودتان را خسته نکنید! و از یک کارشناس ماهر کمک بگیرید.
بگذارید خودرو چند دقیقهای روشن بماند. کاپوت را بالا بزنید تا مطمئن شوید صدای غیرعادی از پیشرانه نمیآید.
میله اندازهگیری روغن را به دقت چک کنید. نباید قطرات ریز آب یا قطرات ریز خاکستری رنگ روی آن ببینید چرا که این قطرات، معمولا نشاندهنده خرابی رینگ پیستون است.
همچنان که پیشرانه درحال گرم شدن است، نیم نگاهی هم به اجزا و اتصالات رادیاتور داشته باشید و دقت کنید که جایی نشتی نداشته باشد.
بعد از آنکه خودرو به خوبی گرم شد، به دود خروجی اگزوز دقت کنید. حتی بهتر است چندبار پدال گاز را تا انتها فشار دهید و ببینید آیا دود به رنگ مشکی یا به رنگ آبی مایل به مشکی، از اگزوز خارج میشود یا خیر. دودهایی با این رنگها، میتواند نشاندهنده نقص فنی در سیستم احتراق باشد.
حالا پشت فرمان قرار بگیرید؛ اولین نکته این است که در زمان روشن بودن پیشرانه، نباید بوی غیرطبیعی در کابین خودرو بپیچد. موارد مهمی مثل «بوی روغن سوخته» یا «بوی بنزین» را به هیچ وجه نادیده نگیرید.
اگر خودرو در پارکینگ همیشگیاش پارک بوده، کمی خودرو را جابجا کنید سپس پیاده شوید و محل پارکش را چک کنید که نشانهای از روغنریزی روی زمین نباشد.
دوباره شروع به حرکت کنید؛ 20 دقیقه تا نیم ساعت برای چک کردن برخی موارد مهم مکانیکی، وقت بگذارید. در این زمان، باید عملکرد ترمزها، فرمان و تعلیق را کنترل کنید.
اگر میخواهید موارد خاصی را تست کنید که فشار سنگینی به پیشرانه یا گیربکس یا دیسک و صفحه کلاچ میآورد، قبل از انجام آن، حتما از مالک خودرو اجازه بگیرید.
تست کردن سالم بودن ترمزدستی و طی کردن مسیری کوتاه بصورت دنده عقب، با اینکه موارد سادهای هستند اما خیلیها فراموش میکنند که در زمان رانندگی، این دو مورد را هم چک کنند.
تست دیاگ
هر خودرویی که مجهز به ECU باشد، میتوان آنرا دیاگ زد؛ یعنی میتوان برخی از سیستمهای برقی و الکترونیکی آنرا با دستگاه دیاگ کنترل کرد و از صحت عملکرد آنها مطمئن شد.
فقط کارشناسان ماهر میتوانند از اعداد، کدها و خطاهای مختلف دستگاه دیاگ، سر دربیاورند؛ پس به هیچ وجه، خودتان از آن استفاده نکنید.
با یک دستگاه دیاگ، نمیتوان همه خودروها را تست کرد؛ پس قبل از آمدن کارشناس خودرو، حتما «نام برند و مدل خودرو» کارکردهای که میخواهید آنرا تست کنید را به کارشناس بگویید.
بررسی پارامترهای عمومی خودرو ازجمله بررسی سنسورها (مانند سنسور اکسیژن، سنسور دور موتور، سنسور ABS و …)، بررسی فشار (مانند فشار روغن گیربکس، فشار انژکتورها، فشار هوای ورودی و …)، بررسی میزان ولتاژ اجزای مختلف مانند باتری، بررسی دما (مانند دمای آب، دمای هوای ورودی و …)، بررسی عملگرهای موتور (مانند کویل، رله ها، انژکتور، پمپها و …) قابلیت مشترک همه دستگاههای دیاگ هستند.
یکی از مهمترین مزیتهای استفاده از دستگاه دیاگ، در بحث شیرین «کارکرد خودرو» خودش را نشان میدهد! چراکه به لطف دستگاه دیاگ، میتوان کارکرد واقعی خودروها را تشخیص داد.
متاسفانه روشهای دستکاری کیلومتر خودرو، پیچیدهتر از گذشته شده و ممکن است در مواردی، حتی دستگاه دیاگ نیز متوجه تغییر عمدی کیلومترشمار نشود. به همین دلیل نیز حتما باید استعلام سرویسهای خودرو از طریق نمایندگیها را نیز انجام دهید.
بررسی تجهیزات و آپشن های خودرو
یکی از مشکلات مهم درباره مدلهای کارکرده از برندهایی همچون تویوتا، کیا و هیوندای، موضوع «اصالت آپشن» است؛ به این معنی که آیا این آپشن با مهر تایید نمایندگی، روی خودرو نصب شده یا اینکه مالک خودرو، آنرا شخصا نصب کرده. تنها راه بررسی اصالت آپشن، مراجعه به نمایندگیهاست.
بسیاری از آپشنهای خودرو را باید خودتان چک کنید؛ مثلا چراغها، سنسورهای نور و باران، سنسورهای پارک، سیستم تهویه، سیستم مولتی مدیا، دکمههای روی فرمان، سانروف و شیشه بالابرها از جمله مواردی هستند که باید بصورت دستی و توسط خودتان، چک شوند.
برخی آپشنهای دیگر مثل ایربگها، رادارها، ترمز ABS، کروز کنترل، کنترل پایداری و کنترل کشش و خلاصه آپشنهایی از این قبیل را حتما باید با دستگاه دیاگ چک کرد.
گزارش کارشناسی خودرو
بعد از پایان بازدید خودرو توسط کارشناس، باید یک برگه کارشناسی از او بگیرید. در این برگه، نتیجه بازدید خودرو و همچنین سالم یا معیوب بودن تمام اجزای بررسی شده، باید درج شده باشد.
اصالت و اعتبار برگه کارشناسی، فقط به دو چیز بستگی دارد؛ یکی زدن مهر شرکت موردنظر (که کارشناس خودرو را اعزام) و دیگری نیز امضای شخص کارشناس. پس حتما مراقب این دو نکته در برگه کارشناسی باشید.
گزارش کارشناسی خودروها معمولا اعتبارشان یک روز یا حداکثر چند روز است؛ بنابراین در صورت مشخص شدن اشتباه در گزارش کارشناسی، فقط در مهلت تعیین شده، فرصت شکایت یا جبران خسارت را دارید.
کارشناسی خودرو؛ یک رویکرد علمی
اکنون کارشناسی پیش از خرید خودرو تبدیل به یک استاندارد شده است. معیاری قابلقبول برای هر دو طرف که عملاً نباید نظری بالاتر از آن ارائه کرد. یک کارشناس خودرو کار خود را از بررسی ظاهری خودرو شروع میکند و سپس به سلامت فنی خودرو میرسد. اما آنچه در این میان باب شده، عدم قیمتگذاری از سوی کارشناس است. به عبارت دیگر خریدار و فروشنده یا نظر کارشناس را قبول میکنند یا نمیکنند. یا وجود عیوب ظاهری و فنی منجر به کاهش قیمت و یا تخفیف میشود و یا نمیشود. کارشناس نظر فنی خود را میگوید و میرود. البته گاهی هم این اظهارنظر منتج به تنش و درگیری بین خریدار و فروشنده میشود و درنهایت معامله عقیم میماند.
این روزها کارشناسان خودرو یک چک لیست بلندبالا دارند. درست مانند همان چیزی که واحد QC و PDI در شرکتهای خودروسازی انجام میدهند. حتی همان کارهای سادهای که از پس خریداران آماتور برمیآید نیز در این لیست وجود دارد. از تست سلامت بوق و راهنما گرفته تا روشن و خاموش شدن چراغهای خودرو. به مرور پروسه کارشناسی خودرو سازوکاری پیچیده به خود گرفت. مؤسسات و شرکتهایی مخصوص این کار آمدند و حتی نرخ مصوبی نیز برای انواع مدل بر حسب وارداتی و داخلی تنظیم شد. در حقیقت قوانینی وضع شد که قانونگذاری نداشتند.
معیاری که معیار نیست
کارشناسان خودرو حالا پا را فراتر گذاشتهاند. قیمتگذاری بر حسب معیارهایی که ملموس نیست، موجب بروز برخی از مشکلات شده است. شاید هنوز برای لفظ مافیا زود باشد ولی شرکتها و سایتهای ریز و درشتی هستند که در اقدامی هماهنگ قیمت برخی از خودروهای دست دوم را در بازار تعیین میکنند. موجسواری بر بازار آشفته و متلاطم قیمت خودرو و کوبیدن بر طبل محبوبیت خودروهای کارکرده، نتیجهای جز آشفتهتر کردن شرایط فعلی در پی ندارد. کارشناسی خودرو در حال تبدیل شدن به یک معیار است. معیاری که البته هیچ استاندارد و قواعد رسمی در پشت خود نمیبیند. در واقع غیر از کارشناسان رسمی دادگستری و یا کارشناسان مجرب واحدهای بیمه عملاً هیچ کدام از شرکتهای مدعی قادر به ارائه نظر قابل استناد نیستند.